تنهاترين سردار
قربانعلي مهري متانكلايي
١- گويند سيره و روش عقلا، حجت است. اگر چنين باشد، پيامبر اكرم (ص) و دودمان پاكش عليهم صلواتالله، رييس و پيشواي عاقلانند. بد نيست بدانيم، عقل و خرد در نزد اين بزرگواران از چه جايگاهي برخوردار است و كاركرد و آثار آن در زندگاني دنيا كدام است. پرسشي واحد در خصوص عقل، تقريبا با يكصدو پنجاه سال فاصله، هم از امام حسن مجتبي(ع) سوال شد و هم از امام هشتم حضرت عليابنموسيالرضا (ع). «سأل{سائِلٌ} الحسن بن علي بنِ ابي طالب(ع) عنِ العقلِ، فقال: التّجرُّعُ لِلغُصّهِ و مُداهنهُ الاعداءِ». (امالي شيخ صدوق، مجلس ٩٦، حديث ٢) پرسشگر، از امام حسن مجتبي (ع) راجع به عقل سوال كرد. فرمود: «عقل، يعني جرعه جرعه غصّهخواري و سازش با دشمنان». راوي ديگر گويد: «عن ابي الحسن الرضا (ع) اِنّهُ سُئِل ما العقلُ؟ فقال: التّجرُّعُ لِلغُصّهِ و مُداهنهُ الاعداءِ و مُداراهُ الاصدِقاءِ». از امام هشتم (ع) درباره عقل پرسيدند، ايشان با افزودن جملهاي به كلام امام مجتبي (ع) فرمودند: «جرعه جرعه غصه خوردن، با دشمنان مسامحه نمودن و با دوستان مدارا ورزيدن». (همان، مجلس٤٨، حديث ١٧).
٢- سياستمدار و كارگزاري كه غم و اندوه به جان نخرد و رنج و زحمت ملت و مردمش بر او گران نيايد و براي استقرار عدل و داد، امنيت و آرامش و مساوات و برابري اهتمام نورزد، چنين صاحب منصبي، سزاوار مدح و ثنا نباشد.
٣- امامينِ هُمامين يعني حسن مجتبي و علي ابن موسيالرضا عليهما آلافُ التحيهِ و الثّناءِ، فرزندان پاك سرشت پيامبر رحمت و غمخوار امّتاند كه در توصيف و تعريف ايشان، خداوند ميفرمايد: «لقدْ جاءكُمْ رسُولٌ مِّنْ أنفُسِكُمْ عزِيزٌ عليْهِ ما عنِتُّمْ حرِيصٌ عليْكُم بِالْمُومِنِين رووفٌ رّحِيمٌ» بهراستي پيامبري براي شما آمد كه از خود شماست. آنچه رنج و آزارتان دهد از فقر و فلاكت و ناداري و ناامني و بيعدالتي و تبعيض و...، بر او گران و دشوار است. وجود نازنين او بر هدايت شما اصرار دارد و نسبت به اهل ايمان دلسوز و مهربان است. (توبه: ١٢٨).
٤- در اصرار ورزيدن پيامبر بر هدايت مردم، همين بس، كه در آيه (٦) سوره مباركه كهف خداوند بزرگ، به رسول مكرمش ميفرمايد: «فلعلّك باخِعٌ نّفْسك على آثارِهِمْ إِن لّمْ يُومِنُوا بِهذا الْحدِيثِ أسفا». (كهف: ٦). «باخِعٌ» كسي است كه خود را از شدت غم و اندوه، دق مرگ كند و در معرض فنا قرار دهد، با اين همه، واژه «اسفا» كه به معني شدّت اندوه و تاسّف است در پي آن براي تاكيد بيشتر آمده است. خدا به پيامبر اكرمش(ص) ميفرمايد: «بيم آن ميرود به خاطر اصرار ورزيدن مشركان در ماندن بر كفر و نپذيرفتن قرآن كه كلام الهي است، تو جان خود را از دست بدهي»، حال آنكه نبايد چنين باشد، چون حكيم قادر ميفرمايد: «إِنّا جعلْنا ما على الْأرْضِ زِينة لّها لِنبْلُوهُمْ أيُّهُمْ أحْسنُ عملا». (كهف: ٧). يعني: مردمان شهر و ديار نيز بايد با احساس مسووليت و وظيفهشناسي و در مقام امتحان و آزمون، ثابت كنند كدام يك در مرحله عمل و اقدام از ديگري نيكوترند.
٥- خداوند، آدميان را متناسب با برخوردار بودن از ميزان عقل و خرد مسوول ميشناسد. خاندان عصمت و طهارت نيز سرور عقلا و خردمندان جهاناند. بنابراين، چرا غصه، گلوگير اولاد فاطمه (س) نباشد وقتي بالعيان مشاهده ميكنند اُمويان و عباسيان و در رأس آنها معاويه و مأمون با پناه گرفتن دروغين زير چتر اسلام و قرآن، اما با ريا و تزوير و با اتكا به باندهاي مخُوف قدرت و ثروت، خود غاصبانه زمام امور را به دست گرفته و مناصب سياسي و حكومتي را چون گوي چوگان بين خود دست به دست ميگردانند...
غوغاسالاري و سواري گرفتن از گُرده مردم را جايگزين شايستهمحوري و مردمسالاري ميكنند و كوچكترين فريادها و اعتراضها را در سينهها حبس ميكنند؟!
٦- آيا زمان آن فرا نرسيده است جامعه، وزيدن نسيم بيهزينه شايستهشناسي و شايستهسالاري را در ردههاي گوناگون كارگزاري نظام در دو حوزه تقنين و اجرا به تماشا نشيند؟ ايل و تبار و باندهاي پيدا و پنهان پول، ثروت و قدرت را در تصاحب آراي مردم و جلب اعتماد عموم دخيل نداند و عقلانيت و خردورزي را حاكم گرداند؟ مناصب، مشاغل و مسووليتها متناسب با قابليتها و شايستگيها توزيع شود، گردش قدرت، عادلانه و با اتكا به آراي عمومي كه از راه درست، براساس شناخت و بدون وابستگي به ابزارهاي ثروت، قدرت و دروغ و تزوير جريان يابد. به اميد آن روز.
٧- حسب نقل، امام مجتبي (ع) در نيمه رمضان سال دوم هجري در سالي كه جنگ بدر رخ داد – و به روايتي سال سوم هجري- به دنيا آمد. ولادت فرزند ارشد علي و فاطمه سلامالله عليهما كه سبط اكبر رسول مكرم اسلام (ص) است بر عموم مسلمانان و بر تمام مصلحان مبارك باشد.
٭عضو و دبير هيات بررسي و تطبيق مصوبات دولت با قوانين مجلس
رمضان المبارك ١٤٣٦
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید