گروه مقاله مقالات | تاریخ انتشار 19 مرداد, 1394 | نظرات 0 نظر

تقدیم به شهدای روستای مَتانکلا

تقدیم به شهدای روستای مَتانکلا                *قربانعلی مهری مَتانکلایی درود و رحمت بر همّت والای اهالی بلند نظر متانکلا، خاصّه خانواده های مکرَّم و معزَّز شهدا باد که شب شهادت رئیس مذهب تشیّع، -امام به حق ناطق، حضرت جعفر بن محمدٍ الصّادِق (ع)- با انع

تقدیم به شهدای روستای مَتانکلا

               *قربانعلی مهری مَتانکلایی

  1. درود و رحمت بر همّت والای اهالی بلند نظر متانکلا، خاصّه خانواده های مکرَّم و معزَّز شهدا باد که شب شهادت رئیس مذهب تشیّع، -امام به حق ناطق، حضرت جعفر بن محمدٍ الصّادِق (ع)- با انعقاد محفل انس با قرآن، یاد و خاطره پیشگامان عرصه های ایثار و شهادت را گرامی می دارند. خداوند بر توفیقشان بیفزاید و  با صاحب امشب و با جمع شهیدان محشورشان بفرماید. اِن شاءالله. و امّا رَجاءِ واثِق دارد شنیدن مطالب زیر، خالی از فایده نباشد که به بهانه مجلس بزرگداشت شهدای والا مقام، تقدیم محضر حاضران می گردد.
  2.  به موجب اصل هفتم و یکصدم قانون اساسی و با استناد به «قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری»- مصوب 1362- ، عناصر یا واحد های تقسیمات کشوری عبارتند از: روستا، دهستان، شهر، بخش، شهرستان و استان. ماده 2 این قانون در تعریف «روستا» مقرر می دارد: «روستا واحد مبداء تقسیمات كشوری است كه از لحاظ محیط زیستی ( وضع طبیعی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی ) همگن بوده كه با حوزه و قلمرو معیّن ثبتی یا عرفی مستقل كه حداقل تعداد 20 خانوار یا صد نفر اَعَمّ ازمتمركز یا پراكنده در آنجا سكونت داشته باشند و اكثریت ساكنان دائمی آن بطور مسقیم و غیرمسقیم به یكی از فعالیت های كشاورزی، دامداری، باغداری بطور اَعَمّ و صنایع روستایی و صید و یا تركیبی از این فعالیت ها اشتغال داشته باشند و در عرف به عنوان ده، آبادی، دهكده یا قریه نامیده می شده است».
  3. حسب ظاهر، چنانچه اکثر قریب به اتفاق ساکنان یک آبادی، فعال در مشاغل تجاری، حمل و نقل یا شاغل در ادارات دولتی باشند به گونه ای که  اشتغال  به کشاورزی یا دیگر عناوین مندرج در قانون، شغل دومشان محسوب شود  قطعاً نمی توان چنان محله ای را روستا نامید. در این که آیا آبادی کهنسال و با فرهنگِ «متانکلا» را با توجه به تعریف مزبور بتوان کماکان «روستا» قلمداد کرد نیازمند اِمعان نظر بیشتر است.
  4. و اما با قطع نظر از دیگر مختصّات روستای «مَتانکلا» از توابع بخش مرکزی«علی آباد» شهرستان «قائم شهر»، این محلّه به سهم خود با تقدیم چهار شهید سرافراز،«آزادی، استقلال، وحدت و تمامیت ارضی کشور» را تحکیم بخشید و نام خود را در دفاع از کیان اسلام و ایران، بلند آوازه ساخت. یوسف یونسی نخستین شهدای اَربَعَه، سید مهدی صادقی، در پی او، مسعود علیزاده، سومین و افسر شهید رحمت الله عباس نژاد با دارا بودن افزون بر هشت سر عائله آخرین شان بود. رحمت الله، غیرتمندی بود چشم و دل پاک. سید مهدی، ذُرّیّه ای از سادات و جوانی نیک منظر و خوش مرام بود. مسعود، ساکن شهر بود و نوجوانی بسیجی، وطن دوست و آرمان گرا. اما یوسف، سلحشوری نظامی و آماده به رزم که از همان آغازین روزهای دوران دفاع مقدّس حضوری فعّال در میادین نبرد داشت.
  5. سید مهدی در پیرانشهر، عباس نژاد به زاهدان و در مقابله با اَشرار، علیزاده در پلدختر، حد فاصل لرستان و خوزستان، و اما یونسی به تفرّجگاه عارفان در مالکیّه خوزستان، با نثار قطرات خونشان، ندای «سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»{رعد: 24} و «اُدْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ»{حجر:46}را به گوش جان شنیدند.
  6. امّا از باب «تعظیم شعایر»، جا دارد نامی از دو شهید نام آور دیگر به میان آید که در کنار چهار شهید روستا، نکوداشت یاد و خاطره شان سالها است زینت بخش مجالس و محافل این دیار است. شهید بسیجی چراغعلی باز یار از دلاور مردان سوادکوه که در 15 سالگی، تیر مستقیم خصم را در جبهة مریوان کردستان به جان خرید. نظامی شهید صفدر مرادی از تبار پاک سیرتان روستای مجاور- شهرود کلا-، شاغل در پایگاه چهارم شکاری دزفول که با چهار سر عائله و در 33 سالگی، دریافت ترکش خمپاره را در جبهه آبدانان ایلام به تماشا نشست. هر دو شهید پاک سرشت، آنگاه که در خون خویش می غلتیدند حتماً لذّت شنیدن ندای آسمانی «یا اَیَّتُهَا النََّفسُ المُطمَئِنَّهُ» {فجر:27} را با تمام وجود چشیدند.                 
  7. اما این چهار شهید، گلی از عارضشان نشکفت و برفتند: علیزاده 15 سال داشت. متولد 1350 شهادت1365. بازیار 16 ساله بود. 1350 تولد یافت. 1366به شهادت رسید. سید مهدی 22 سال عمر کرد. ولادت 1343 شهادت 1365. یونسی 21 بهار پشت سر گذاشت. آمدنش 1339 بود و رفتنش 1360.اما رحمت الله متولد 1324 شهادت 1370.  با پشت سر نهادن 46  سال عمر، و مرادی 33 سال داشت. متولد 1332 و شهادت 1365. این دو راد مرد، آنگاه که زن و فرزند، سخت به وجودشان نیازمند بودند پر کشیدند و برفتند.  شهد شیرین شهادت، گوارای وجودشان باد. کاش ما هم با ایشان بودیم و به کامیابی بزرگ می رسیدیم. «... يَا لَيتَنا كُنّا مَعَهُمْ فَنَفُوزَ فَوْزًا عَظِيماً»{نساء:73 با اندکی تغییر}. «والسَّلامُ عَلَیهِم و عَلَیکُم و رَحمَهُ اللهِ و بَرَکاتُه.»

*«دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوّبات دولت با قوانین مجلس»

جمعه 16 / 05 / 1394

برچسب ها
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload