گروه مقاله روز نوشت | تاریخ انتشار 13 شهریور, 1394 | نظرات 0 نظر

بودن یا نبودن؟ مسأله این است! (1)

  "قانون اساسی برای همه" بودن یا نبودن؟ مسأله این است! (1) *قربانعلی مهری مَتانکلایی اهمیّت بودن یا نبودن یک فرد در رأس هرم سیاسی و اجتماعی یک ملّت و مملکت، در به قدرت رساندن یا کنار گذاشتن او نیست، بلکه بودن یا نبودن آن فرد در رأس قدرت به خاطر آن است که استقرار

 

"قانون اساسی برای همه"

بودن یا نبودن؟ مسأله این است! (1)

*قربانعلی مهری مَتانکلایی

  1. اهمیّت بودن یا نبودن یک فرد در رأس هرم سیاسی و اجتماعی یک ملّت و مملکت، در به قدرت رساندن یا کنار گذاشتن او نیست، بلکه بودن یا نبودن آن فرد در رأس قدرت به خاطر آن است که استقرار و تداوم یا کنارگذاری و انقطاع یک اندیشه یا سیاست را به همراه دارد. با بودن یک فرد در رأس ساختار سیاسی ، دینی، فرهنگی، احتماعی، اقتصادی و . . . یک ملت، سنّت و سیره ی حسنه ای اِحیاء و بدعت و سیِّئه ای اِمحاء می گردد، امّا با نبودن چنان فردی، چه بسا همان سنّت و سیره، اِمحاء و بدعتی اِحیاء می شود یا اقلّ آنکه التقاط شکل می گیرد، انحراف آغاز می شود و با التباس یافتن ها و درهم آمیختگی ها، فتنه هاآشکار و امکان شناخت حق و باطل و تمییز بین آن دو مشکل می گردد.

  2. با قطع نظر از شخصیت الهی و آسمانی مولی الموحّدین امام علی بن ابی طالب (ع)، همین مسأله در حادثه غم انگیز بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص )، دردسرساز شد. به زعم برخی، اتفاقی رخ نداد. «فقط علی (ع) برای چند سالی کنار گذاشته شد و دیگران بر سر کار آمدند!!» امّا همان زاویه ی بسیار کوچک و سربسته، به تدریج بزرگ شد و «مُنفَرَجه» گردید. کار به آنجا کشید که بنی امیّه، بنی مروان و بنی عباس حاکمیّت یافتند، امّا بنی فاطمه (س) نه تنها خانه نشین بلکه با محروم شدن از حداقل های حقوق شهروندی، در حبس و حصر و هَتک خانه و کاشانه و تبعید و جَلاءِ وطن روزگار گذراندند و سرانجام یا به «زهر» یا به «قهر» به شهادت رسیدند. سنّت ها بر باد رفت و بدعت ها جولان یافت.

  3. در انتخابات، عزل و نصب ها، در ادارات و سازمان ها و در ارکان اجتماع، همین خطر به ظاهر کوچک، هر آن ممکن است نهاد جامعه ای را به تدریج از حرکت در مسیر اعتدال بازدارد، به یکی از دو جانب افراط یا تفریط بکشاند و فتنه به بار آوَرَد. تا آنجا که انحرافات و فتنه ها قدرت می یابد، پر وبال می گیردو با مَلََکه شدن انحراف و بدعت، به سادگی امکانی برای محو آن، دگرگونی، اصلاح و بازگرداندن شهر و دیار به حرکت در جاده ی اعتدال و عقلانیت میسّر نخواهد شد. این موج سهمگین و این خیزش غبارآلود، مصلحان را به عزلت و انزوا می کشاند و ماجراجویان و غوغاسالاران را به حاکمیّت می نشاند.

  4. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بیانگر نهاد ها و مناسبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه نوپای ایران است در صدد طرح نوین نظام حکومتی بر پایه موازین عقلی و دینی بر آمده و بر آن است تا به پیروی از شریفه قرآنی که می فرماید: «. . . أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»{انبیاء:105}. صالحان، عهده دار حکومت و اداره امور مملکت گردند و قانونگذاری نیز که مبیّن ضابطه های مدیریت اجتماعی است بر مدار «قرآن و سنّت» و «با استفاده از علوم، فنون و تجارب پیشرفته بشری» جریان یابد. در اینکه ما و شما، کجای این حرکت نوظهور قرار داریم؟ پرسشی است که هر کس به سادگی و با اندکی تأمّل در «دیروز، امروز و فردای» زندگی می تواند در صدد پاسخ به آن برآید.

    *«دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس»

    پنج شنبه 12 / 06 / 1394

ادامه دارد . . .

برچسب ها
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload