گروه مقاله روز نوشت | تاریخ انتشار 15 شهریور, 1394 | نظرات 0 نظر

جمال یوسف (ع) در نگاه حافظ

"قانون اساسی برای همه" جمال یوسف (ع) در نگاه حافظ *قربانعلی مهری مَتانکلایی حافظ علیه الرّحمه به مناسبتی می سراید: «من از آن حُسنِ روز افزون که یوسف داشت دانستم      که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را». مقصود آنکه چون زیبایی ی

"قانون اساسی برای همه"

جمال یوسف (ع) در نگاه حافظ

*قربانعلی مهری مَتانکلایی

  1. حافظ علیه الرّحمه به مناسبتی می سراید:

    «من از آن حُسنِ روز افزون که یوسف داشت دانستم      که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را».

    مقصود آنکه چون زیبایی یوسف بر خلاف دیگر صاحب جمالان، هر روز فزونی می یافت، یقین حاصل شد که پرهیز و خودداری زلیخا از عشق با حُسنِ یوسف پهلو نتواند زد و رازش از پرده برون خواهد افتاد. چون هر چند حُسن بیشتر باشد شیفتگی و بی قراری عاشق افزون تر است.

  2. زلیخا کتمان حق کرد. یوسف به زندان رفت. روزگار سپری شد. در مجلسِ ملامت گونه ای که یوسف حضور نداشت، « نفس لوّامه » و ملامت گر، زلیخا را واداشت با بیان عبارت کوتاه و رسای « ...اَلآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ... » {یوسف : 51}کشف سِرّ کند، پرده از حقیقت بردارد، راز پنهان، آشکار سازد و مهر تأیید بر بی گناهی یوسف زند.

  3. حضور طولانی مدت یوسف در زندان، مانع نشد تا زلیخا در عالم تنهایی و با نکوهیدن خود بسراید:

«همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر      نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفل ها؟

و این سخنِ «هَلالی جُغَتایی»، شاعر خراسانیِ (اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهمِ هجری) را به خاطر آورد که:

«بعد ازین راز هَلالی نتوان ساخت نهان     که به هر خلوت ازو انجمنی ساخته اند»

4- به پیروی از «قُولُوا الحَقَّ وَلَو عَلي اَنفُسِكُم»،زلیخا به غیرت درآمد، با اِبرازِ رشادت و جوانمردی، موجبات استخلاص فرزند یعقوب ( ع ) را فراهم آورد. اعتبار به ناحق بر باد رفته ی یوسف را به او برگرداند. اعاده ی حیثیّت شد. یوسف به مقام فرمانروایی مملکت مصر رسید.حافظ شیرین سخن، با اتّکاء به ادبیات درس آموز قرآن، خطاب به یوسف کنعانی چه خوش می سراید:

«ماه کنعانی من!مَسند مصر آنِ تو شد   وقت آن است که بِدرود کنی زندان را».

5-نه مظلومیت و بی گناهی، انحصار به یوسف صدّیق دارد، نه رشادت و مردانگی در اظهار حقایق و اعاده ی اعتبار اختصاص به زلیخا، و نه زدودن جهل و زنده کردن دلهای بیمار انصراف به عیسی – عَلَیه ِوعَلی نَبِیِّنا آلافُ التَّحِیَّهِ و الثَّناءِ -، چه آنکه:

«فیض روح القدوس ار باز مدد فرماید   دیگران هم بکنند، آنچه مسیحا می کرد».

 {دیوان حافظ ، غزل های 3، 9، 1 و 143}. بنابراین، ما نیز می توانیم،صادق باشیم، جوانمرد باشیم و بیداردل. اگر بخواهیم. البته «بِمَنِّهِ و کَرَمِهِ».

6- ضرورت حفظ «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا»، در برابر وجدان و در برابر مردم که شِمَّه ای از آن را بازخوانی فرمودید، از جمله اهداف و مقاصد عالیه ای است که اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر تحکیم، ترویج و نهادینه کردن آن در مملکت پای می فشارد. بیاییم اینگونه باشیم.

* « دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس »

پنجشنبه 12 / 06 / 1394

 

برچسب ها
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload