گروه مقاله روز نوشت | تاریخ انتشار 27 آذر, 1394 | نظرات 0 نظر

شما کدام را می پسندید؟ تعامل؟ یا تقابل؟!

"قانون اساسی برای همه" شما کدام را می پسندید؟ تعامل؟ یا تقابل؟! *قربانعلی مهری مَتانکلایی با قبول این فرض که واژگان «اصلاح طلبی» و «اصولگرایی» به معنای دقیق کلمه نه چنین است که در تقابل با یکدیگر باشند بلکه با تأمّلی اندک، می توان باور کرد که مکمّل همدیگ

"قانون اساسی برای همه"

شما کدام را می پسندید؟ تعامل؟ یا تقابل؟!

*قربانعلی مهری مَتانکلایی

  1. با قبول این فرض که واژگان «اصلاح طلبی» و «اصولگرایی» به معنای دقیق کلمه نه چنین است که در تقابل با یکدیگر باشند بلکه با تأمّلی اندک، می توان باور کرد که مکمّل همدیگر بوده و در تعامل با یکدیگرند، بنابراین، دستیابی به واژه ای که قادر به انعکاس دادن این تعامل باشد  بايد مورد کنکاش قرار گیرد. راقم این سطور، کلمه «اعتدال» را با شرح و بیانی که در ادامه خواهید خواند به عنوان حلقه واسط بین دو جریان «اصلاح طلبی و اصولگرایی» مورد گزینش قرار داده است. اما شرح ماجرا:
  2. مفهوم «اعتدال»، مخرج مشترک یا به عنوان ترکیبی از مثبتات دو جریان اصلاح طلبی و اصولگرایی، هرگز و هیچگاه در تعارض و تباین با یکی از آن دو نبوده و نمی باشد. بنابراین،  سیاستمدارِ امروزِ ایران، باید شخص معتدلی باشد که ضمن برخوردار بودن از هر دو مشخّصه ی اصولگرایی و اصلاح طلبی، خط مشی خود را ترسیم و پیمودن چنین مسیری را وجهه همّت خویش سازد. اما در اینکه چرا آنگاه که سخن از «اعتدال» و «اعتدالیون» به میان می آید برخی با بزرگواری!! تغافل یا تجاهل می ورزند که: «ما هیچ تعریفی برای این واژه ها نداریم!!»
  3. شنیدن چنین عبارتی آدمی را دچار سرگیجه می کند. خواهید پرسید چرا؟ چون علاوه بر کلام معصومین (ع) که با صراحت هرچه تمامتر تأکید می ورزند: «الیَمینُ و الشِّمالُ مَضَلَّهٌ» و «خیرُ الامورِ اوسَطُها» یعنی انحراف به چپ و راست، رفتن در گمراهی است و حرکت در مسیر میانه، کوتاه ترین و سر راست ترین راه برای رسیدن به مقصد است، قرآن نیز در مقام ترسیم «نقشه راه» می فرماید: «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا. . .»{بقره:143}.
  4. واژه «وسط» به معنای «میانه، نمونه، بهترین هر چیز»، و «امّت وسط» به معنی امت مرجع و برتر است. امتی که دیگران باید در حلّ مشکلات خود به آنان رجوع کنند. امت وسط به عنوان یک سیستم اجتماعی و مکتبی و از هر لحاظ چنان غنیّ و پرمایه است که مکاتب دیگر باید به آن رجوع کنند. مکتب و مرامی که بدون مواجه بودن با کمترین نارسایی، مثبتات دیگر مکاتب را در بر دارد.
  5. چنین مکتب و امّتی می توانند به عنوان مکتب و مرام برگزیده، اسوه و الگو برای همگان به شمار آیند. چگونه الگو نباشند، حال آنکه شخصیتی چون حضرت سید المرسلین (ص) و دودمان پاکش (ع) طلایه داران این امت اند و بانیان و بنیانگذاران این مکتب!! «. . .هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ . . .»{حج:78} این امّت و مکتبش را خداوند متعال برگزید، اسوه و الگویشان رسول مکرّم اسلام است. اگر این امّت نتواند با به ظهور رساندن قابلیت ها و استعدادها و با انتقال این توانایی ها از قوه به فعل، خود را اسوه جهانیان بسازد پس کدام مکتب و مرام  می تواند؟ بیایید «در بنای جامعه نمونه اسلامی» عهد و پیمان ببندیم تا خود را به الگو و شاهد و گواه و سرمشق برای جامعه جهانی بدل سازیم.
  6. با این اوصاف و نظر به معنای «امّت وسط» که امّت مرجعش نامند، بعید است در مقام مقایسه، کسی یکی از دو جریان اصلاح طلبی یا اصولگرایی را بدون دیگری بتواند به وصف جامع و مانع، مرجع و ملجأ عموم شهروندان بشمارد. اگر می دانست دلیلی بر بروز این همه اختلافات نمی بود. بنابراین، هم اصولگرایی خوب است، هم اصلاح طلبی. اما خوبتر آن است که هم این باشیم و هم آن. چون نمی شود نه این بود و نه آن.
  7. «اعتدال و میانه روی» نه به معنای اصطلاحی کلمه بلکه به مفهوم واقعی واژه و راه رفتن در چنین بستری هموار، آرزویی است که راقم این سطور، علاقه خود را به قرار گرفتن در چنین بستری آرام و روان ابراز می دارد و همگان را به پیدا کردن و پیمودنش فرا می خواند.
  8. در برابر این گمان که: «جریانی به اسم اعتدال به دنبال استحاله اصولگرایی است!» آیا می توان گفت: «اصولگرایی یا اصلاح طلبی در صدد استحاله چه جریانی است؟!» اعتدال، آنگونه که در کتب لغت و در اصطلاح علم کارگزاری و سیاست مورد بازخوانی قرار می گیرد جریانی است که نه گرفتار افراط است و نه آلوده به تفریط. آیا نباید باور کرد مردم از درگیری های سیاسی بین جناح ها خسته شده اند؟! بنابراین، جریانی اعتدالی باید بیاید و با نفی تندروی ها و کندروی ها، مثبتات هر دو جناح را دارا باشد. با بازخوانی دو منشور اصولگرایی و اصلاح طلبی، قطعاً آدم عاقل چاره ای ندارد جز اینکه با اتّخاذ مثبتات هر دو جریان، زندگی زیر چتر اعتدال را مبنای کار خود قرار دهد.
  9. تقابل دو دیدگاه اصولگرایی و اصلاح طلبی به تنازع و کشمکش می انجامد که امری است ناپسند، اما تعامل دو دیدگاه به تعاون و همیاری می رساند که امری است مستحسن. شما بر کدام طریقید؟!

*«دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس»

جمعه  27 / 09 / 94

 

برچسب ها
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload