سخنی با احزاب، جمعیت ها و جناح ها در استان مازندران، خاصه در حوزه وسیع انتخابیه « سوادکوه بزرگ، سیم

"قانون اساسي براي همه"

سخنی با احزاب، جمعیت ها و جناح ها در استان مازندران، خاصه در حوزه وسیع انتخابیه

« سوادکوه بزرگ، سیمرغ کیاکلا، قائم شهر و جویبار»

* قربانعلي مهري مَتانكلائي

1. «تعصّب حزبي و جناحي باید همان ميزان با اصولگرائي در تضادّ باشد كه با اصلاح‌طلبي. موفّقيّت در گرو كنارگذاشتن سهم‌خواهي‌ها و ملاك قرار دادن شايسته‌سالاري به جاي گروه‌گرائي است.» قطعاً در شهرهاي بزرگ مانند كلان‌شهر تهران كه 30 نفر از ميان افزون بر صدها نفر نامزد،‌بايد به مجلس راه يابند، شناخت كامل يكايك نامزدها واقعاً دشوار است. نظر به دشواري شناخت نامزدهاي اصلح از ميان جمع كثير داوطلبان نمايندگي است كه رهبر معظّم انقلاب اظهار مي‌دارند: «مي‌توان با دقت در سوابق و مواضع كساني كه فهرست‌ها و ليست‌هاي انتخاباتي را ارائه مي‌كنند، درباره‌ي فهرست‌ها تصميم گرفت.» بنابراين، «اگر پيشنهاددهندگان فهرست‌ها، مؤمن و انقلابي باشند و خطّ امام را واقعاً قبول داشته باشند مي‌توان به ليست آنها درباره‌ي مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان رهبري اعتماد كرد.» [بخشي از بيانات مقام معظّم رهبري در ديدار با مردم قم به مناسبت سالروز قيام 19 دي‌ماه 1356 مورخ شنبه 19دي‌ماه 1394. نقل به مضمون] آشکارا معلوم است مخاطب اصلی این فراز از سخنان معظّمٌ له عبارتند از احزاب، جناح ها و جمعیت های سیاسی، اجتماعی و صنفی که رسالت هدایت افکار عمومی را در امر خطیر انتخابات بر عهده دارند.
2. این نوشتار، پس از استماع سخنان رهبری معظم در موضوع مهم شناسایی و شناساندن نامزد یا نامزدهای اصلح در «دهمین» و« پنجمین» دوره انتخابات مجلس« شورای اسلامی» و «خبرگان رهبری» به نگارش درآمد. تا چه در نظر آید.
3. درخصوص انتخابات و نقش خطیر احزاب و جمعیت ها در این امر مهمّ، اصحاب نظر بر این باورند که: «انتخابات يعني مردم بتوانند در فضائي آزاد و سالم، چهره‌ها و افكار مختلف را ببينند و از بين آنها انتخاب كنند.» مضافاً اینکه«ما در كشوري هستيم كه مبناي حكومت بر مبناي آراست و رأي، پايه اصلي براي مشروعيت حقوقي به حساب مي‌آيد. وقتي آراي مردم اساس و پايه مديريت كشور است راه رقابت سالم در انتخابات، احزاب ، جمعیّت ها ، جناح ها و تشكّل‌ها خواهند بود و حتي انجمن‌هاي علمي و صنفي تأثيرگذارند». بديهي است احزاب و جناحها دنبال سهم خواهي نبوده و نمي‌باشند بلكه درصددند تا ببينند و بدانند «چه كسي دلسوز، كارآمد، متديّن و داناتر است و وقتي اصلح را شناختند از او حمايت كنند هرچند ممكن است در گروه آنها نباشد.»
4. «جمهوري اسلامي ايران دستاورد يك انقلاب عظيم است». به رسميّت شناخته شدن «رأي مردم» نقطه عطف مهمي است كه «جمهوريّت» نظام را در كنار «اسلاميّت» آن نشاند، به گونه‌اي كه هر دو عنصر نظام از اعتبار يكسان برخوردار گرديدند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، «تصوّر یکی را بدون وجود دیگری، از نوع تصوّر بلاتصدیق دانسته و تأسیس و تداوم نظام اسلامی را بدون حضور و همراهی مردم، تعلیق بر محال می داند.» از همين رو است ذيل اصل 177 همین قانون آنگاه كه امكان اصلاح يا تتميم آن را از راه تجديد نظر و بازنگري مورد پيش‌بيني قرار داده است، غيرقابل تغييربودن اركان، ثابتات و محكمات نظام را با صراحت هرچه تمامتر مورد تأكيد قرار مي‌دهد و اعلام مي‌نمايد: «محتواي‏ اصول‏ مربوط به‏ اسلامي‏ بودن‏ نظام‏ و ابتناي‏ كليه‏ قوانين‏ و مقررات‏ بر اساس‏ موازين‏ اسلامي‏ و پايه‏ هاي‏ ايماني‏ و اهداف‏ جمهوري‏ اسلامي‏ ايران‏ و جمهوري‏ بودن‏ حكومت‏ و ولايت‏ امر و امامت‏ امت‏ و نيز اداره‏ امور كشور با اتكاء به‏ آراء عمومي‏ و دين‏ و مذهب‏ رسمي‏ ايران‏ تغيير ناپذير است‏.» در این عبارت کوتاه و رسا، الی الابد و دائمی بودن «اداره امور کشور با اتّکاء به آرای عمومی» به عنوان تبلور عینی و خارجی «جمهوریّت» نظام شناخته شد و تغییر ناپذیر بودن آن مورد تصریح و تأکید قانونگذار اساسی قرار گرفت.
5. ساده ترین مفهوم «استفاده از آرای مستقیم مردم» عبارت است از دمیدن خون و دادن جان تازه به دموکراسی و نظام مبتنی بر مردم سالاری دینی. بنابراین، «ميزان، رأي ملّت است» از امام امّت (ره) و «رأي مردم، حق‌الناس است» از مقام معظّم رهبری، دو عبارت كوتاه، مُوْجَز و ماندگاري است كه رهبران نظام اسلامي به منظور دستیابی به نظام مقدّس «مردم سالاری دینی» بر تحكيم و ترويج آن پاي فشردند.
6.  «ضرورت تمكين به قانون» و حاكميت بخشيدن آن بر همه امور كارگزاري و كشورداري، اصل اجتناب ناپذيري است كه جمهوري اسلامي،‌تنها با فعاليت زير اين چتر فراگير به توسعه ای پایدار دست خواهد یافت. راقم اين سطور، نه اكنون، بلكه از سال‌ها قبل بر ضرورت تمكين همگان به اصل حاكميت همه جانبه قانون پاي مي‌فشارد. از اين رو است كه فعاليت‌هاي خود را تنها و تنها زير چتر محكم و مستحكم «قانون اساسي براي همه» قابل تعریف و ساماندهي می داند. گويند: «تبعيض، روايش ناروا است، چه آنكه از اساس ناروا باشد»، بنابراين، اصل حاكميت يكسان و علي‌السَوِيّه و بدون تبعيض قانون، تنها عامل صيانت، حفاظت و مراقبت از نظام جمهوري اسلامي وتنها عامل وحدت‌بخش و تداوم دهنده‌ي اين نظام در حال و آينده كشور پهناور ايران است.
7. وجود احزاب و فعال‌بودن آنها در عرصه سياست داخلي كشور از الزامات دموكراتيك بودن فضاي حاكم بر كشور، خاصه در عرصه انتخابات است. با قرار گرفتن كشور در آستانه «دهمين» و «پنجمين» دوره انتخابات مجالس «شوراي اسلامي» و «خبرگان رهبري» در 7 اسفندماه سال جاري، قطعاً، احزاب و جناحها با برگزاري گردهمايي‌ها و اجتماعات و با افزايش فعاليتها و راه‌اندازي كميته‌هاي استاني و شهرستاني، شناسايي نامزدها و ساماندهي نيروها را در دستور كار قرار خواهند داد. در اين ميان هستند افرادي كه علي‌رغم دارا بودن «مشروعيت»، يعني برخوردار بودن از صلاحيت‌ها، توانايي‌ها، ظرفيت‌ها و قابليّت‌ها، امّا چون بنا به جهاتي كه مَجال را فرصت مَقال نيست، امكاني براي شناساندن خود پيدا نمي‌كنند، خواستار آن هستند به نحو متعارف مورد شناسائي قرار گيرند. از سوي ديگر، شناسائي چنين افرادي توسط احزاب و جناح‌ها، مستلزم آن است تا نامزدهايي كه خود را واجد وصف مشروعيت در ورود به عرصه انتخابات مي‌دانند، با استفاده از طرق متعارف و معمول در صدد شناساندن خود به احزاب، جناح‌ها و جمعيت‌هاي فعال برآيند.
8. با قطع نظر از ساير لوازم، راقم این سطور بر این باور است، انتخابات، داراي دو ركن يا دو عنصر مهم است. «مشروعيّت» به معنايي كه گذشت ركن اول آن، و «مقبوليّت» به معنايي كه مي‌آيد ركن دوم آن است. نگارنده با اعتماد بنفس و با اتّكاء به اندوخته‌ها، دارائي‌ها، ظرفيت‌ها، قابليت‌ها و توانائي‌هایي كه او را به حضور در صحنه انتخابات رهنمون ساخته است، بر اين باور است «آورده»ی او عبارت است از دارابودن «مشروعيّت» كه بايد درصدد ارائه آن برآيد. اما عنصر دوم انتخابات كه عبارت است از «مقبوليّت» و دارا شدن محبوبيت مردمي، امري است كه تحقّق یافتن آن، چه بسا از عهده او خارج بوده و کاری چنین عظیم، ‌عمدتاً بر عهده احزاب، جمعیت ها و جناح‌ها است. چه آنكه اگر نامزد انتخابات، علاوه بر «مشروعيّت»، «مقبوليّت» يعني تعداد آراي مورد نياز  براي راه يافتن به مجلس را نیز به همراه آوَرَد، در اينصورت چه نیازی است با راه‌اندازي ستادها، تبليغات، چاپ و انتشار بروشورها و . . . ، به احزاب و جناحها روی آوَرَد؟ آيا با فرض به همراه آوردن «مقبولیّت»، به معنایی که گذشت، مي‌توان دليل قانع‌كننده‌اي براي توجيه فعالیّت احزاب، جمعیت ها و جناح‌ها ارائه داد؟
9. از اين رو،‌ درصدد برآمد تا با ارائه «وصف حال»،‌ اوّلاً- خود را بشناساند، ثانياً-  با توجه به نزدیک بودن « حماسه بزرگ حضور » در جمعه 7 اسفند 1394، دريافت پاسخ را براي يك برهه‌ي زماني متعارف و معقول به انتظار بنشيند، ثالثاً- باورهاي خود را به شرحي كه تقديم محضر ارباب سلايق و علايق مي‌گردد با انعكاس دادن در «پايگاه اطلاع‌رساني شخصي» و با انتشار در «جرايد و نشريات»، به اطلاع افكار عمومي برساند، رابعاً- راه پيشنهادي در خصوص چگونگي معرفي خود به ديگران را براي اخذ نظرات مشورتي و كارشناسي و تكميل شدن آن به اميد تدوين يك راه كار يا «نقشه راه» معقول، منطقي و متعارف در معرض قضاوت و ارزيابي افكار عمومي قرار دهد.
10. استدعاي برادرانه از ارباب سلايق و علايق، كه دغدغه‌هايشان در اعتلاء بخشيدن به جايگاه شهر، استان و كشور، مشترك بوده، اما راه‌كارهايشان در نيل به اهداف و مقاصد،‌ چه بسا متفاوت از يكديگر می باشد، آن است با توجه به ضيق وقت وبه منظور حصول اطمينان از مورد اعتناء قرارگرفتن موضوع پیشنهادی و متقابلاً اِهداءِ راه حل‌هاي اصلاحي به نگارنده، این جانب را از نظرات گرانقدرشان  مطّلع فرمایند. مضافاً اينكه از ديگر آقايان و بانوان كه با دل در گرو خدمت به وطن سپردن، و با به جان خريدن سرزنش‌هاي ناشي از «خار مغيلان»، تحمل زحمت ورود به عرصه انتخابات را بر خود هموار نموده‌اند، چه آنانكه قبلاً يا هم‌اكنون در كسوت نمايندگي فعاليت داشته و دارند و كماكان علاقمند به تداوم حضور در عرصه بوده و چه آنانكه مانند راقم اين سطور براي نخستين بار در اين «هماورد ملي» و «حماسه بزرگ حضور»، علاقه‌مند به ابراز وجود هستند، بخواهند پيمودن همين مسير پيشنهادي جهت معرفي خود به افكار عمومي را وجهه‌ي همّت خود نمايند.
11. متقابلاً  از متصديّان عالي احزاب، جناحها و جمعيت‌ها كه مسئوليت خطير هدايت افكار عمومي را در ايجاد يك «خيزش عمومي»،‌ فراهم آوردن امكان «استماع اقوال متفاوت»، «انتخاب طریق احسن» و «گزینش فرد یا افراد اصلح» را بر عهده دارند انتظار آن است در تعيين و انتخاب نامزدها و معرفي نمودن آنان به اهالي پاك و بي‌آلايش كوي و برزن در شهرها و روستاها،‌پس از آگاهي از سوابق و دريافت برنامه‌ها و طرح‌هاي علمي و عملياتي از نامزدها درصدد انتخاب و معرفي آنان برآيند تا به تعبير قرآن، نفس انتخابات و «ارائه طريق‌ها و ايصال الي المطلوب»ها كه امر مبارك گزينش و انتخاب قاطبه مردم را به همراه خواهد آورد، اولاً- « . . . عَلَى بَصِيرَةٍ . . .» باشد و با آگاهي[يوسف:108]، ثانياً- از نوع «وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ . . .» نباشد، بلکه از روي تحقيق باشد و بررسي{اسراء:36}. ‌ثالثاً- هر کس ممکن است به هر نحو عمل کند. «. . .كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ »{روم:32 و مومنون:53}. امّا همگان می دانیم «. . .أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»{مجادله:22}. همچنین « قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ  . . .»{اسراء:84}. امّا «لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلْ الْعَامِلُونَ» آری، باید مانند این (مثلاً امیرالمومنین(ع) ) عمل کنندگان عمل کنند{صافات:61} تا به رستگاری برسند. بنابراین، احزاب و جناح ها باید بکوشند تا بر هر نوع عملی صحّه نگذارند و مهر تأیید ننهند. رابعاً- نتيجه حاصل از انتخابات براي همگان و براي پاسداشت ارزش‌ها و پيشرفت نظام، مبارك باشد و ميمون. بِمَنِّهِ و كَرَمِه.آمين.
12. اینجانب در «دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی» علاقه مند به حضور و فعالیّت در حوزه انتخابیّه شهرها و شهرستان های «قائمشهر، سوادکوه، سواد کوه شمالی، سیمرغ و جویبار» از استان مازندران می باشم. ذيلاً ضمن معرفي آدرس «پايگاه اطلاع رساني» خود به نشانی www.ghorbanalimehri.ir ،  مصلحت بر آن شد تا درخواست نمایم فهرست مقالات و يادداشت‌هايي كه ظرف فروردين‌ماه سال جاري تا كنون، به انعكاس يا انتشار آن ازطريق سايت يا جرايد و مطبوعات مبادرت گردید، را دریافت بدارند تا چنانچه متعاقب ملاحظه و ارزيابي، امكاني براي تعامل و همكاري‌هاي دو جانبه، خاصّه در امر خطير انتخابات فراهم آيد باب مراوده گشوده گردد. از اينكه در فرصت متعارف و معقول از تاريخ دريافت مرقومه، اينجانب را از نتيجه تصميم مطلع خواهيد فرمود پيشاپيش كمال تقدير و تشكر را دارم.
13.  گویند در برخی عرصه ها تا طرف، رابطه و پول نداشته باشد یا عضو یک باند و جناح نبوده باشد، او را بازی نمی دهند! چرا باید گفته شود برای حضور در چنین عرصه هایی یا باید پارتی داشته باشید یا در دستتان پول هنگفتی بوده باشد؟ آیا زمان آن فرا نرسیده است تا یک علاقمند به حضور در عرصه های سیاسی و اجتماعی بتواند با توانایی هایش مورد شناسایی قرار گیرد؟! سرمایه بزرگ اینجانب در عرصه انتخابات عبارت است از دو ابزار « قلم» و «بیان». تعداد کثیر مقالات منتشره در سایت ها و رسانه های مکتوب و مجازی، بیانگر آثار قلمی است. راه اندازی « موسسه اسوه حسنه »  و دعوت از چهره های علمی و نامزدهای انتخاباتی در حوزه انتخابیه برای ایراد سخن همراه با اظهار نظرهایاینجانب در جمع حضار، نشانه  « بیان » است.
14.  راجع به هر یک از دو ابزار « قلم و بیان » در دیگر مکتوبات که به نگارش در می آید قلم فرسایی خواهد شد. اما پرسش اساسی آن است که : «احزاب و جناح ها در ایفای وظیفه ی خطیر شناسایی و شناساندن داوطلبان حضور در عرصه ی بزرگ انتخابات، تا چه میزان می توانند نقش آفرینی کنند؟ »
15. اینجانب ضمن اعتقاد جازم به اصول و مبانی نظام، خاصّه به ارکان و ثابتات آن، امّا با رویکردی اعتراضی  و انتقادی نسبت به کثیری از روش ها، تصمیم گیری ها و عملکرد ها، خواهان ترمیم و اصلاح امور می باشم. بنابراین، به نحو اجمال در معرفی خود، همین قدر می گویم : «هرگز از اصول پياده نبوده ام، ضمن پاي فشردن بر ارزش  ها و تأكيد بر اصلاح امور، خودباوري، آزادگي و استقلال رأي را نيز ازنظر دور نداشته ام». انتظار دارم با اتّکاءِ به توانایی ها و قابلیت هایم مورد  شناسایی و شناساندن قرار گیرم. و چون متصدیان و بانیان محترم احزاب، جناح ها و تشکل ها را موثّر در مقام می دانم، خود با تقدیم و ارسال سوابق، در صدد تعرفه خود برآمده ام.
16.  استدعاء از ارباب سلایق آن است: اولّاً – در تصمیم گیری ها، همین شیوه ی متعارف و منطقی را در صورت قبول، مبنای شناسایی و شناساندن افراد علاقمند به حضور در عرصه انتخابات، قرار دهند. ثانیاً- اینجانب را در اسرع وقت از نوع نگاه خود در صورت علاقمند بودن به همکاری مطلع فرمایند تا امکان فعالیت بیشتر و بهتر فراهم آید.

«بیاییم تلاش کنیم تا نامزدهای اصلح در انتخاباتی آزاد، شفاف، آگاهانه و منصفانه به مجلس راه یابند».

*«دبير هيأت بررسي و تطبيق مصوبات دولت با قوانين»

يكشنبه ۲۰/ ۱۰ /94