گروه مقاله روز نوشت | تاریخ انتشار 25 فروردین, 1395 | نظرات 0 نظر

نمي‌دانم از كه بپرسم؟

"قانون اساسی برای همه" نمي‌دانم از كه بپرسم؟ مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس »[ديوان حافظ،غزل199] *قربانعلی مهری مَتانکلایی محمد بن زكرياي رازي(333-251هـ.ق) كاشف الكل و جوهر گوگرد(اسيد سولفوريك) پزشك، فيلسوف و شيمي دان ايراني را يكي از برجسته‌ترين چهره‌

"قانون اساسی برای همه"

نمي‌دانم از كه بپرسم؟

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس »[ديوان حافظ،غزل199]

*قربانعلی مهری مَتانکلایی

  1. محمد بن زكرياي رازي(333-251هـ.ق) كاشف الكل و جوهر گوگرد(اسيد سولفوريك) پزشك، فيلسوف و شيمي دان ايراني را يكي از برجسته‌ترين چهره‌هاي خردگرائي و تجربه‌گرائي در فرهنگ ايراني و اسلامي دانند. رازي، ملقّب به «جالينوس المسلمين» از مفاخر جهان و يكي از نوابغ روزگار قديم است. جورج سارتون در كتاب معروف خود به نام «تاريخ علم» نيمه دوم سده‌ي سوم هجري قمري را «عصر محمد بن زكرياي رازي» ناميده است. علاوه بر كتاب «مَنْ لايَحْضُرُهُ الطّبيبُ»، كتاب «الحاوي» مشتمل بر نظريات به يادماندني او در دانش پزشكي، از مهمترين آثار اوست.
  2. مي‌گويد: «اگر همه مي‌توانستند از استعدادهاي خود درست بهره بگيرند، دنيا همان بهشت موعود مي‌شد كه همه مي‌خواهند.» رازي بر اين باور است: «طول كشيدن معالجه [طول درمان] را دو سبب خواهد بود: ناداني پزشك، يا نافرماني بيمار».
  3. معضل بيكاري، نبود اشتغال و ركود بازار كار و سرمايه، باعث شد تا جامعه و بويژه نسل جوان و تحصيل كرده نتواند با بهره‌مند شدن از قابليت‌ها و توانائي‌هايش، نشاط و آرامش را در خود پرورش دهد.
  4. در استاني مانند «مازندران» با دارا بودن شهرستان‌هاي مستعد و نزديك به هم و با قريب به 4 ميليون جمعيت جوان و تحصيل‌كرده، واقع بودن در مجاورت پايتخت،‌برخوردار بودن از تمام عوامل اقليمي، جوّي، كاني، معدني و دسترسي داشتن به بنادر و جاده‌هاي مواصلاتي هوائي، زميني، دريايي، خطوط ریلی و ديگر شاخص‌هاي مؤثّر براي رشد و دستيابي به توسعه‌اي پايدار،‌اما معلوم نيست چرا صنايع،‌ حِرَف و مشاغل بيمار در صنعت، كشاورزي، دامداري،‌ باغداري، مركبات و صنايعي مانند نساجي، ذغال سنگ البرز مركزي، صنعت ايران‌گردي و استان‌نوردي، نوسازي جنگل، رهاسازي ساحل دريا، رودخانه‌ها، شيلات و ماهيگيري، راه اندازي صنايع جايگزين و تبديلي كه متناسب با بافت امروز خدمات و توليدات بومي و محلّي باشد، به بار نشستن خطوط توليد كار و كالا و گردش پول و سرمايه در شهرك‌هاي رنگارنگ صنعتي و چه و چه و چه، رونق نمي‌گيرد؟! چهره‌ي استان را خندان نمي‌سازد؟ بذرها و بارقه‌هاي اميد به زندگي را در جوانان جوياي نام نمي‌پروراند و شكوفا نمي‌سازد؟ چون فصل آمادگي براي انجام دور دوم «دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي» است از «قائم‌شهر و سيمرغ و جويبار و سوادكوه بزرگ» چيزي نمي‌گويم تا باب اتّهام زني باز نشود.
  5. و اما با توجّه به كلمه قصار به جا مانده از زكرياي رازي، نمي‌دانم ايراد در كجاست؟ و پرسش را بايد از چه شخصي يا مقامي پرسيد؟ از «استاندار» محترم در استان به عنوان عالي‌ترين مقام اجرائي و به عنوان رئيس‌جمهور محلّی و « رئيس شوراي برنامه‌ريزي و توسعه استان» و از فرمانداران و ابواب جمعي‌شان به عنوان هيأت دولت استان و استاندار بايد پرسش كرد و پاسخ گرفت؟ يا از نمايندگان سابق و لاحق حوزه‌هاي انتخابيه و از «مجمع نمايندگان استان»؟ و يا از هر دو مقام و مرجع مذكور يعني نمايندگان كه سِمَت خطير دردشناسي، نسخه‌نويسي، قانون‌گذاري و نظارت بر جريان صحيح قوانين در دستگاههاي اجرائي و اداري استان را برعهده دارند و از استاندار و كابينه محلّي‌اش كه عالي‌ترين مقامات اجرائي شهري و استاني در قلمرو تحت مديريت خود مي‌باشند؟ يا از «شوراي استان» در قالب قانون شوراها؟  ائمه جمعه و نماينده محترم ولي فقيه در استان؟! نمی دانم!! از همه باید پرسید یا از هیچکس؟!
  6. نكند آقايان از مجريان و قانونگذاران و ناظران و مراقبان، تمام سعي و تلاش خود را در درمان نابساماني‌ها به عمل آورده‌اند، اما «مازندران و شهرهاي تابعه‌اش» مع‌الاسف از چنان وضعيتي برخوردارند كه درمان ناپذيرند؟! اگر چنین باشد که قطعاً نیست،‌آيا نبايد به جوانانش كه با چشمي نگران نسبت به گذشته و با چشمي اميدوار نسبت به آينده، اوضاع و احوال را رصد نموده و ديده‌باني مي‌كنند با دادن فراخوان از آنان خواست جلاي وطن نموده و رفتن را بر ماندن در شهر و ديار ترجيح دهند و بيهوده عمر به بطالت نگذرانند؟!
  7. قطعاً ايراد عدم پيشرفت و توسعه استان متوجه يكي از دو طرف است. يعني ايراد يا در كارگزاران محلي و استانی است يا در ساكنان بومي!! كدام بايد بماند و كدام بايد برود؟! ارزيابي، پرسشگري و پاسخ‌گيري با شماست. ياللعجب!! مگر مي‌شود هم كارگزاران و قانونگذاران و ناظران در استان افرادي دانا، كاربلد و امین باشند و هم واحدهاي بيمار صنعتي و كشاورزي استان مطيع و فرمانبردار!! اما نسخه‌هاي درماني، هيچ افاقه‌اي را به همراه نياورده باشد؟!
  8. ناگفته نماند پرسش ها و پاسخ‌ها نه آنكه صرفاً منحصر به مازندران باشد كه «هميشه بر و بومش آباد باد». بلكه پرسشي است ساده كه همه شهروندان ايراني ساكن در 31 استان مملكتي و حتي مهاجران مقيم در بيرون از قلمرو سرزميني خواه در زمرۀ حاكمان باشند يا از جمله شهروندان، مخاطبان اصلي و هميشگي آن بوده و هستند در «ديروز،‌ امروز و فرداي روزگار».
  9. راقم اين سطور را با استاندار محترم و دیگر کارگزاران و ناظران بویژه با «مجمع نمايندگان استان» در «دهمين دوره‌ي مجلس شوراي اسلامي» گپ و گفتي است كه به موقع به سمع و نظرشان خواهد رسيد. گپ و گفتی خیرخواهانه، ناصحانه و مشفقانه. گپ و گفتی مستند به قوانین و مستدلّ به براهین. انشاءالله. قطعاً در دوران حساس پسابرجام،‌ بايد بر آن شد تا كشور عزيزمان ايران و استان زرخيزمان مازندران از قافلۀ پيشرفت و دستيابي به توسعه پايدار عقب نماند. كامروا باشيد.

 

*« دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس»

‌شنبه 21 /01/ 95 

برچسب ها
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload