گروه مقاله روز نوشت | تاریخ انتشار 7 اردیبهشت, 1395 | نظرات 0 نظر

تقارن یا توازن دو دیدگاه

"قانون اساسی برای همه" تقارن یا توازن دو دیدگاه *قربانعلی مهری مَتانکلایی 1.گروهي با اتّكاء به اين اصل كه «حل مسأله هسته‌اي تصميم نظام بود نه فرد يا دولت»، «سياه‌نمائي ها در حق برجام را ظلم به نظام دانسته» و مخالفان برجام را از مصاديق بارز «

"قانون اساسی برای همه"

تقارن یا توازن دو دیدگاه

*قربانعلی مهری مَتانکلایی

1.گروهي با اتّكاء به اين اصل كه «حل مسأله هسته‌اي تصميم نظام بود نه فرد يا دولت»، «سياه‌نمائي ها در حق برجام را ظلم به نظام دانسته» و مخالفان برجام را از مصاديق بارز «كاسبان تحريم» مي‌شمارند. کاسبانی كه هر از گاه با دست و پا كردن دستاويزهایي نو براي هجمه به آن درحال دور زدن افكار عمومي بوده تا با جنجال‌آفريني‌ها عملكرد نادرست خود در گذشته را پاك كنند.

2.با قطع نظر از مراتب فوق و با علم به اينكه «تحريم عامل گسترش فساد است» چون زير چتر تحريم، قاچاق جايگزين تجارت مي‌شود، امّا گویا در همین راستا يعني ناپايدار كردن برجام و پايدار نگاهداشتن تحريم است که جمعی در داخل کشور، همان میزان به «برجام» یعنی «برنامه جامع اقدام مشترک ایران با شش قدرت جهانی موسوم به گروه کشورهای 1+5» می تازند و آن را سند ذلّت و خواری می شمارند که گروهی در آمریکا هر روز علیه آن سازی نو سر می دهند!! اینان، یعنی گروهی در آمریکا که هنوز کمتر از یک سالی مانده تا بر سر کار آیند می گویند: اولین اقدامشان آن خواهد شد که با پاره کردن «برجام» بر شدّت تحریم ها بیفزانند. پاره کردنی که صدّام در مقابله با ایران راجع به قرارداد 1975 الجزایر کرد، يا به مانند اقدام ديگر نوظهوراني كه قطعنامه‌هاي شوراي امنيت عليه ايران را بدون آنكه از مفاد آن سر دربياورند «كاغذپاره» مي‌پنداشتند و می پندارند. آنان، یعنی همان جمع معهود در ایران که اکنون به ظاهر بر سر کار نیستند می گویند تنها خدمتی که آمریکائیان می توانند به ایران و بلکه به آمریکا و جهان بکنند آن است که «برجام» را ناکار کنند و از آثار بیندازند!!

3.آيا اگر اين توافق موسوم به «برجام» با همين كيفيّت و به فرض با همين اندك ميزان از دستاورد در زمان صدارت و حاكميت و به يد با كفايت دولتمردان دل‌خواهشان به «فرجام» مي‌رسيد همان اندازه در مقام دست‌اندازي و دشمني با آن برمي‌آمده‌اند كه اكنون برآمده‌اند؟! گروهي بر اين باورند ماجراجويان و غوغاسالاران در هر نظام سياسي آنگاه كه دولتِ مطلوبشان بر سر كار نباشد حاضرند به كمتر بهانه‌اي آنگونه كه در قصّه‌ي پرغصّه‌ي «دستمال و قيصريّه» آمده است،‌ ملّت و مملكتي را به باد فنا دهند. ناگفته نماند اين خطر كردن‌ها ممكن است براي ماجراجويان در آمريكا مصداق عيني داشته باشد، اما قطعاً دامن منتقدان و معترضان ملّي و مملكتي كه از سر خيرخواهي، دغدغه‌ها و دلواپسي‌هايي دارند به غايت بسي دور از انتساب به اينگونه اتهامات ناروا است.

4.با قطع نظر از اينكه برجام توافقي است بين المللي و بدون اجماع و همكاري ديگر اعضاء، به سادگي نمي‌توان آن را كنار گذاشت، اما آيا انديشيده‌ايم اگر قرار است برجام نباشد چرا بايد هزينه‌ي ناشي از نبودن آن را ايران تحمل كند؟ هشياري و ذكاوت مقتضي آن است بار مسئوليت ناكام ماندن برجام بر گرده‌ي آمريكا نشيند نه ايران. رويكردي كه تندروهاي آمريكا درصددند با عصباني كردن ايران، خود ايران برجام را كنار بگذارد. اميد آنكه خيرخواهان داخلي با علم به آثار و تبعات در مقام اظهار نظر و موضع‌گيري برآيند.

5.نگارنده کاری به هزینه بار بودن یا فایده دار بودن «برجام» ندارد. امّا در عجب است وجود چه منفعت مشترکی دو جناح فشار مقیم در ایران و آمریکا که قاعدتاً دشمن قسم خورده یکدیگرند را این چنین به هم پیوند داده است؟! دو دیدگاهی که باید متضاد و در تناقض با هم باشند امّا متقارن و در توازن با یکدیگر شده‌اند. یا لَلْعَجَب!! اینان گرگند و آنان میش!! گویا دوره آخرالزمان فرا رسید که گرگ و میش با امنیّت کامل می توانند در کنار یکدیگر باشند، يك‌جور بينديشند و از یک آبشخور بنوشند!! آن هم از آبشخور فكري مشترك!!

6.این «مهجوران» را چه شده است که علی رغم آنكه با وجود فاصلۀ مکانی افزون بر هزاران مایل دريايي دور از همدیگرند امّا بواقع «مشتاقان» و هم نوا با یکدیگرند؟! این دو جناح چگونه نقاط مشترکشان را کشف کرده اند و به این مقدار از عواطف انسانی دست یافته اند تا بتوانند «عاشق دشمن خود باشند»؟!

7.وجود این میزان قرابت و نزدیکی، آدمی را به یاد کتابی از نویسنده ای ناشناس می اندازد که در توصیف چنین دشمنانی یا چنان دوستانی می‌نویسد: «دشمنان دور و دوستان نزدیک!» یا «دشمنان نزدیک و دوستان دور!» نمی دانم کدام یک از این دو عبارت درست است. یعنی جماعتی آنگاه که از یکدیگر دورند، نسبت به هم دشمن‌اند، امّا اگر در جوار هم باشند نسبت به همدیگر دوست اند!! یا به عکس. آیا نمی توان چنین جماعاتی را مصداق این بیت حافظ لسان الغیب در غزل 493 به شمار آورد که در خطاب به یکدیگر می سرایند:

«مشتاقی و مهجوری دور از توچنانم کرد       کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی!!»

{مهجوری، یعنی جدائی و دوری. پایاب، آبی را گویند که پا بر زمین آن برسد و مجازاً به معنای تاب و طاقت و مقاومت است}. دور از هم و دشمن يكديگر!!، اما با سوز و گداز و اشتياق زايد الوصف در آرزوي ديدار همديگر!! چرا؟ نمي‌دانم. دو جرياني از دو نِحله‌ي فكري متفاوت و اما بدون آنكه خود بدانند به غايت نزديك به يكديگر و متقارب!! آنگونه كه وصف حالشان در كلام سعدي اينگونه به نظم درآمده است آنجاكه مي‌سرايد:

«دوست، نزديكتر از من به من است             وينْت مشكل كه من از وي دورم

چه كنم؟ با كه توان گفت كه او                  در كنار من و من مهجورم!»

8.اینان و آنان، چون از حیث مکانی دور از یکدیگرند، به ظاهر بدخواه همدیگرند امّا اگر بر حسب اتفاق، کنار یکدیگر و در جوار هم قرار گیرند به غایت نسبت به هم مهربان و دوستدار يكديگرند! همدل خواهند شد و همزبان! چرا؟ نمی دانم. آیا حکمت و عقلانیّت، اینان را با آنان پیوند داده است یا شهوت و نفسانیّت؟! يا امری ثالث و متمايز از يكديگر؟! كه راقم اين سطور از آن بي‌خبر است. اینان برجام را نه فقط برای آمریکا، بلکه برای غرب و خاورمیانه و اروپا فاجعه آمیز می خوانند و آنان نیز این سند توافق را نه تنها برای ایران بلکه برای اسلام، خسارت‌بار و تحقیرآمیز می شمارند!! کدام یک از دو دیدگاه راست می‌گویند؟ هر دو؟ یا هیچکدام؟ شما چه می گوئید؟ حاكميت و قاطبه‌ي ملّت چه مي‌گويند؟ شما، چنین دوری و دوستی یا نزدیکی و دشمنی را چگونه تفسیر می‌کنید؟! کامروا باشید.

«دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس»

سه‌شنبه   07 / 02 / 1395

برچسب ها
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload