گروه مقاله روز نوشت | تاریخ انتشار 4 خرداد, 1399 | نظرات 0 نظر

شايد با آنكه خواستيم؛ امّا نتوانستيم!

  " شايد با آنكه خواستيم؛ امّا نتوانستيم!"      " شب و روز فطر را در لسان روايات، " لَيلَةُ الجَوائِز"، يعنى شبِ دادن پاكت هاى مشتمل بر جايزه ها دانند. جوائزى كه به عنوان چشم روشنى و پاداش به إزاء تحمّل يك ماه كوشش و تلاش در خويشتن دارى ها و ا

 


" شايد با آنكه خواستيم؛ امّا نتوانستيم!" 
 

 

" شب و روز فطر را در لسان روايات، " لَيلَةُ الجَوائِز"، يعنى شبِ دادن پاكت هاى مشتمل بر جايزه ها دانند. جوائزى كه به عنوان چشم روشنى و پاداش به إزاء تحمّل يك ماه كوشش و تلاش در خويشتن دارى ها و اجابت دعوت ها و نشست و برخاست كردن ها به مهمانان دهند".
 
مهمانانى كه با اجابت فراخوان و دريافت دعوت نامه ها براى حضور به هم رساندن در مهمانى عامّ، زحمت قدم رنجه كردن و حضور يافتن در مجلس مهمانى را طىّ (٣٠) شب و روز متوالى بر خود هموار داشتند. مراسمى با شكوه كه سالى يكبار امّا با گريز از يكنواخت شدن روزها با تنوّع در ماهها و تغيير فصل ها تكرار مى شود تا نه تنها خستگى به بار نياورد كه امتحانات و آزمونها در تمام فصول سال به انجام رسد.  
 
آمد و شد كردن مهمانان در محافل و مجالس انس با نيايش و قرآن و الفت گرفتن ها با خداى مهربان در مهمانى و ضيافتى به پهنه دنيا كه ذات اقدس الهى، خود، به عنوان مهماندار به پذيرايى نمودن از مهمانان قد علم كرده و ملائك آسمان ها را به آمرزش خواستن ها براى جمع مهمانان درگاه و بارگاه به خدمت فرا خوانده است.
 
نظر به اينكه مهمانى خدا در ماه رمضان، بار عامّ است، همه آدميان با قطع نظر از باور و عقيده و ايمان، مهمانِ خوان و سفره الهى در ماه مبارك رمضان اند، امّا پر واضح است برخى مهمانان نسبت به برخى ديگر با قرار گرفتن در شرايطى متفاوت با ديگران، خود را مهمان مخصوص اين خوان و سفره بيكران مى شمارند. 
 
اينكه كداميك از ما و شما، مهمان ويژه و خاص به حساب مى آيند، موضوعى است شخصى و ناگفتنى كه هر كس خود مى داند چه دلدادگى ها و آشنايى ها با مهماندار و خداى مهمان نواز دارد كه جز وى و خدايش، ديگرى را اين توان دست نمى دهد در مقام فهم آن بر آيد. 
 
يكى از ما و شما با آنكه سال و ماه يا روزگارى را در قهر و دورى از خدا به سر مى برده، امّا چه بسا ممكن است با بى ميلى و اكراه و يا تفريح كنان و قدم زنان يا براى ديدن و تماشا كردن ها گذرش به مهمانخانه خداى يكتا افتاده باشد. امّا با يكبار نشستن، حقّ نمك چنان تحوّلى در وى پديد آورده كه هر چه تلاش مى كند بلكه بتواند " از عهده شكرش به در آيد " را در خود نمى يابد. چنين است كه بدون آنكه خود بخواهد كمر بندگى در خدمت وى مى بندد. 
 
شايد كسى با خواندن اين متن كوتاه از خود بپرسد: من كه تمام شبها و روزهاى ماه رمضان را با بى تفاوتى يا حتّى قدر ناشناسى نسبت به قدر و منزلت اين ماه به سر آوردم، چگونه مى توانم با آمدن به مراسم توزيع جوايز شب فطر، نه تنها خود را مهمان ويژه اين سفره ربّانى بدانم كه خويش را بهره مند از جائزه ها گردانم؟. پاسخ را به شنيدن خاطره اى موكول مى سازم كه بارها و بارها هر يك از ما و شما عبارات كوتاه آن را يا خوانده ايم و يا شنيده ايم. 
 
آن خاطره مربوط است به عارف و صوفى نامدار ايرانى در گذشته به سال ٤٢٥ هجرى، يعنى جناب شيخ ابوالحسن خرقانى، مدفون به بسطام از توابع شاهرود در استان سمنان. در نوعدوستى و مهمان نوازى وى همين بس كه بر كتيبه اى در آستانه ورودى خانقاهش نگاشت: " آنکه در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چه آنکس که نزد باریتعالی به جان ارزد البته بر خوانِ بوالحسن به نان ارزد".
 
آيا خوان و سفره رنگارنگ و بى مثال الهى، كمتر از خوانِ بوالحسن خرقانى است كه كس را از إطعام و خوراندن نعمت هايش محروم نمى شمارد؟
 
كلام امام على (ع) آنجا كه مى فرمايد: (کُلُ‏ یَوْمٍ‏ لَا یُعْصَى‏ اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِیدٍ ؛؛ عيد روزى است كه خداى متعال در آن روز مورد نافرمانى قرار نگيرد)،{نهج البلاغه، حكمت٤٢٨}. منافات ندارد تا روزهايى از سال به خاطر برخوردار بودن از ويژگى ها و ياد آور بودن وقوع رخدادادهايى مهمّ و با نشاط و به ياد ماندنى در آن روز، به عنوان روز عيد و نشاط مورد تكريم قرار گيرد. 
 
كما اينكه از امام دهم (ع) نقل است كه مى فرمود: (إنَّمَا الأعیادُ أربَعَةٌ لِلشّیعَةِ: الفِطرُ و الأضحى و الغَدیرُ و الجُمُعَةُ ؛؛چهار عيد بزرگ اسلامى نزد شيعيان از اهميّتى والا برخوردارند. آنها عبارتند از : فطر، قربان، غدير و جمعه)،{بحارالأنوار، ج٩٥، ص٣٥١}. 
 
مگر ممكن است تمام روزهاى (٣٦٥) گانه سال را جورى به سر آوريم كه براى مان عيد باشد؟. شايد شما بزرگواران بتوانيد. امّا چه بايد بكنند گرفتارانى مانند اين قلم كه شايد فقط روزى از سال را بتوانند دريابند و با دريافتن آن روز، از شدّت شادى در پوست خود نگنجند!. اينان اگر بتوانند همان يك يا چند روز سال را به عنوان يَومُ الله درعيد نشينند قطعاً خواهند توانست گليم ها را از آبهاى خروشان به ساحل امن و آباد رسانند. 
 
چنين است كه برخى روزهاى سال با دارا شدن نشانه هايى شناخته شده يا علامتگذارى شده و براى بازگشت نمودن آدمى به حقيقت پاك ذات و سرشت و فطرت خويش به عنوان عيد نامگذارى شده تا هر كس بتواند با إغتنام فرصت كردن ها در مقام جبران مافات بر آيد. قطعاً شب و روز فطر كه در پى ماه مبارك رمضان مى آيد، يكى از آن أوقات است. 
 
عَن أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ (ص): إِذَا کَانَ أَوَّلُ یَوْمٍ‏ مِنْ‏ شَوَّالٍ‏ نَادَى‏ مُنَادٍ أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ اغْدُوا إِلَى جَوَائِزِکُمْ؛ ثُمَّ قَالَ: یَا جَابِرُ! جَوَائِزُ اللَّهِ لَیْسَتْ بِجَوَائِزِ هَؤُلَاءِ الْمُلُوکِ ثُمَّ قَالَ هُوَ یَوْمُ الْجَوَائِزِ ؛؛ امام باقر (ع) به نقل از نبی مکرم اسلام (ص)‏ می‌فرماید: هنگامی که اولین روز از ماه شوال شود، منادی ندا می‌دهد: ای مؤمنان، به سوی جوائزتان بشتابید. سپس فرمود: ای جابر، جوائز خداوند مانند جوائز پادشاهان نيست، و افزود: عید فطر، روز جایزه‌هاست). احاديث در اين باب، فراوان است. 
 
نه چنان است كه دادن پاداش، صرفاً مختصّ روزه داران باشد كه قطعاً آنان با حضور مخلصانه در ميدان مسابقه و ربودن گوى سبقت از ديگران در شمار برندگان عالى ترين نوع جوائزند. امّا ديگران نيز محروم از دريافت جوايز نمى باشند. به اين نويد قرآنى بنگريد:
 
(وَ إِذا جاءَکَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ ؛؛ چون ايمان آوردگان به آيات ما نزد تو آمدند، بگو: سلام بر شما، خدا بر خويش مقرر كرده كه شما را رحمت كند، زيرا هر كس از شما كه از روى نادانى كارى بد كند، آنگاه توبه كند و نيكوكار شود، بداند كه خدا آمرزنده و مهربان است)،{أنعام/٥٤}.
 
 گناهكاران يا نافرمانانى كه در شب و روز فطر با به خود آمدن ها و عذر تقصير به بارگاه خدا بردن ها بتوانند خود را به مراسم إعطاءِ جوائز رسانند چه بسا ممكن است به دريافت جوائزى نائل آيند كه ديگران را به حسرت نشانند. مگر مى شود آدمى خود را مأيوس و نا اميد از نسيم رحمت بخواند؟.
 
يأس و نوميدى در شمار بزرگترين گناهان است. سركرده شياطين را إبليس ناميدند، زيرا اين واژه در لغت به معناى مأيوس و نا اميدِ مطلق از رحمت ربّ است. بُولَس، از همين ريشه و نام زندانى است در دوزخ كه نا اميدان از رحمت حقّ در آن به حبس در آيند. ما و شما كه خود را در زمرهء نوميدان به شمار نمى آوريم چرا نبايد پيش از ديگران و با سبقت گرفتن از آنان، خود را آگاهانه براى حضور يافتن در جمع دريافت كنندگان جايزه ها و پاداش هاى شب فطر در واپسين لحظات ماه صيام آماده گردانيم.
 
ممكن است با بازبينى ايّام و ليالى ماه مبارك رمضان، به خود بگوئيم: " با آنكه خواستيم؛ امّا نتوانستيم!"؛ قطعاً اين حسرت و ندامت نبايد گرد يأس و پريشانى بر پيشانى ما نشاند. همين الآن، راه جبران باز است و مسير براى گام برداشتن، هموار. خواستن، توانستن است. " مَن جَدَّ وَجَدَ ؛؛ آنكه تلاش كند به دست آورد". كامروا باشيد.
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload