گروه مقاله روز نوشت | تاریخ انتشار 11 دی, 1399 | نظرات 0 نظر

شايد رمز گشايى شدن از يك پروندهء ردّ صلاحيّت در سالهاى أخير

" شايد رمز گشايى شدن از يك پروندهء ردّ صلاحيّت در سالهاى أخير!"    ١ - سخنگوى محترم شوراى نگهبان در گفتگوى با ايلنا با بيان اينكه: (نظارت استصوابی نباشد ممکن است یک قاتل يا كلاهبردار رای بیاورد)، در جاى خود درست است و شنيدنى. چه آنكه به باور اين قلم: (مطلقِ نظارت، بى نياز به

" شايد رمز گشايى شدن از يك پروندهء ردّ صلاحيّت در سالهاى أخير!" 
 

١ - سخنگوى محترم شوراى نگهبان در گفتگوى با ايلنا با بيان اينكه: (نظارت استصوابی نباشد ممکن است یک قاتل يا كلاهبردار رای بیاورد)، در جاى خود درست است و شنيدنى. چه آنكه به باور اين قلم: (مطلقِ نظارت، بى نياز به تفسير، محمول بر استصواب است مگر خلافش با ادلّه و برهان به اثبات رسد). امّا نفرمود ردّ صلاحيّت شدن مرحوم هاشمى رفسنجانى در انتخابات رياست جمهورى سال ١٣٩٢ با كداميك از دو گزاره ها قرابت داشت؟ عنصر نامطلوبْ تشخيص داده شده از نگاه آنان، قاتل بود يا كلاهبردار؟.  
 
٢ - اگر بگويد دو گزاره از باب نمونه و تمثيلى و نه با نگاه به شمارش حصرى بر زبان رانده شد، اكنون كه سالها از فوت چنان عنصر نامطلوب به حساب آمده از نگاه آنان مى گذرد، شايد مناسب باشد إيرادات وارد آمده به آن عنصر از دست رفته بر ملا گردد تا چنانچه ديگر عناصر نزديك به قدّ و قوارهء وى، اين بار دوباره يا بنا به مقتضيات و مصالح! قرار است مشمول ردّ صلاحيّت قرار گيرند، گناهها و نگاهها به جاى عنصر نامطلوب، متوجّه نهاد مربوط! نگردد.  
 
٣ - چرا بايد دستگاهها آثارى از خود به جاى گذارند كه مردم را در ارزيابى ها به گناه نابخشودنى گمانه زنى ها گرفتار نمايند؟. گمانه زنى هائى كه نه فقط اعتماد بر باد ده مى باشد، كه اخلاق ستيز و دين و ايمان سوز است.  
 
٤ - كدام قانون و شريعت به نهادى ناظر و قانونمند در دستگاه حاكميّت اين حقّ را داد براى مصون نگاه داشتن خود از دريافت حجم سنگين انتقادات يا به بهانهء صيانت نمودن از حرمت يك فرد، ملّت و مملكتى را در انجام ارزيابى ها به گناه نابخشودنى(ظنّ) و (وَهْم) و گمانه زنى ها گرفتار نمايد؟ ظنّ و گمانى ناروا در به انجام رساندن حقّ قانونى و خدادادى ملّت در ارزيابى عملكرد ها كه نه فقط شكاف آور است و شقاق آور، كه اعتماد عموم را نسبت به خود، به نامزدها، به دستگاه ناظر، به انتخابات و بلكه به اصل نظام به پائين ترين سطح ممكن تنزّل مى دهد. باور ندارند. كوى و برزن ها را وجب كنند تا به يقين هاى قطع آور دست يابند.  
 
٥ - مضافاً اينكه جناب سخنگو با إذعان به كاهش ميزان مشاركت مردم در انتخابات كه آمارهاى رسمي را مبناى گزارش خود مى داند، با استناد كردن به (نظرسنجى هاى دستگاههاى دولتى)، بر اين باور است (میزان تاثیر ردّ صلاحیت‌های شورای نگهبان در کاهش مشارکت مردم زیر یک درصد است!). اظهارى كه گر چه مى خواهد (إسكاتِ خصم) را در اعتراض ها به ارمغان آورد، امّا شايد نتواند به آسانى إقرار پذير گردد يا (إقناع أفكار) را به اثبات رسانَد.     
 
٦ - حال كه در أوضاع و أحوال كنونى و با نظر به توسعه پيدا كردن دامنهء خطّ فقر و بيكارى همراه با گرانى ها و نا اميدى و تجلّى يافتن مظاهر گوناگون تباهى و فسادهاى سازمان يافته و سيستمى تا وعده هاى داده شده و انجام ناشدنى، حضور يك نفر نيز در پاى صندوق هاى آراء به همان ميزان يك رأى، مقبوليّت نظام را نزد عموم شهروندان مشروع تر به نمايش مى گذارد قطعاً حيف است نهاد ناظر با بى احتياطي كردن ها، نظام را از همين ميزان حامى و خواهان و پشتيبان تا سقف همان يك درصد محروم نمايد.  
 
٧ - بيايند با به تماشا گزاردن وسعت نظر در بررسى صلاحيّت نامزدها و عبور ندادن كتوله ها از صافى ها و فيلترها، ميدان رقابت در عرصهء انتخابات را باز بگذارند كه ركورد مشاركت به چنان ميزانى از مقبوليّت ارتقاء يابد تا اين باور مستحكم در أصول (٦) و (١٧٧) قانون اساسى كه: (إداره أمور دين و دنياى ملّت و مملكت را جز با اتّكاء به آراى مردمى) به پشيزى نمى خرد، با مشاركت يافتن حد اكثرى شهروندان با همهء علائق و سلائق فراوان،  در آغازين سالهاى دههء پنجم نظام، نگاههاى داخل و خارج را با نقطهء عطف شدن ها به خود معطوف گرداند.  
 
٨ - نه ملّت خواهان اين است كه چاقوكشان، زمام أمور در دست گيرند. نه قانون اجازه چنين فرصت را به بازيگران خواهد داد. امّا به هوش باشند در توجيه سازى ها نعل را بر سمّ اسبان، نمد مال يا وارونه نچسبانند بلكه بتوانند بى صدا يا با ردّ گم كردن ها به مقصود رسند.  
 
٩ - مگر بد است هر انتخابات نسبت به انتخابات پيش تر از حيث كثرت حضور مردم در پاى صندوق هاى آرا، نقطه عطفى بهتر به شمار آيد؟. اين كارى است دست يافتنى كه پيش از ديگر نهادها و ارگان ها، عينيّت يافتن آن به نوع نگاه يا إراده نهاد شوراى نگهبان بر مى گردد. دموكراسى با چاشنى مردم سالارى دينى كه عينيّت بخش جمهوريّت نظام است جز با حضور حداكثرى، بروز و ظهور نمى يابد.

١٠ - هر شهروند ايرانى با هر مذهب و مرام كه با نگاه به ديروز و امروزِ ايران، آيندهء عناصر سه گانهء (ملّت و مملكت و نظام) را از نظر مى گذراند، ثبات و دوام و بقاى ملّت و مملكت را در زير پرچم نظام جز در سايه سار همبستگى هاى ملّى و ميهنى كه همه هموطنان را با تمام سليقه ها و علاقه ها و انديشه ها و عقائد و آراء حول محور خود گرد آورَد، به تحليل نمى نشيند. اين دغدغه اى است ارزشمند و بى مانند كه اگر متصدّيان عالى امور قدرش ندانند، خسارت ها به بار مى آورند و ندامت ها بر جاى مى گذارند.  
 
١١ - نهاد شوراى نگهبان نيز با تكيه زدن بر شاخ نظام بايد أساس و بنيان اين درخت تنومند كه بر آمده از حضور ميليونى و آراء مردمان است را بيش از پيش به رسميّت شناسد و تناور شدن اين درخت نو بنيان را با صداقت در گفتار و وسعت بخشيدن به افق ديد براى ديدن تا دوردست ها كه چشم اندازش شمارند به آبيارى نشيند. يعنى به زبان ساده، فقط امروز را نبيند. 
 
١٢ - بابت ديگر فرازها از اظهارات سخنگوى محترم در مجالهاى ديگر سخن به ميان خواهد آمد. موفّق باشند. سه شنبه ٩ دى ٩٩.

برچسب ها
ردصلاحیت
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload