گروه مقاله روز نوشت | تاریخ انتشار 6 خرداد, 1400 | نظرات 0 نظر

النّاسُ أعداءُ مَا جَهِلُوا

" النّاسُ أعداءُ مَا جَهِلُوا "   اشاره - " مردم نسبت به چیزهایی که نمی دانند و‌نمی شناسند،‌دشمن اند!". چرا چنین است؟ با نظر به انتخابات پیش رو، خواندن دلنوشته، ‌شاید بتواند گره گشا باشد.   کسانی به عنوان نامزدها و با قبول نمودن بار زحمت

" النّاسُ أعداءُ مَا جَهِلُوا "  

اشاره - " مردم نسبت به چیزهایی که نمی دانند و‌نمی شناسند،‌دشمن اند!". چرا چنین است؟ با نظر به انتخابات پیش رو، خواندن دلنوشته، ‌شاید بتواند گره گشا باشد.  


کسانی به عنوان نامزدها و با قبول نمودن بار زحمت ثبت نام کردن ها دو ‌دستاورد خویش: یکی؛ " پرونده های شخصیّت "،‌ و دیگری؛ " کارنامه های عملکردِ " حاصل از چندین دهه عمر و خدمت را در معرض دید و ارزیابی مردمان قرار می دهند تا با فرض عبور داده شدن از فیلتر و‌ صافی نهادی ناظر به نام شورای نگهبان بتوانند با مشق کردن ها در میدان رقابت و‌ با ربودن گوی سبقت از رقبا منصبی را عهده دار گردند و ‌خدمتی را إرائه دهند.  
در آستانهٔ سیزدهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری، این بار نیز به مانند ادوار پیشین، کسانی با خطر کردن ها خود را در معرض تماشا قرار داده اند. اینکه قانون چه می گوید یا مجریان قانون چه چیز را به مصلحت می بینند،‌ قطعاً در جای خود، کاری است محترم. امّا فرد یا افرادی متشخّص در این وانفسای روزگار همینکه حاضر می شوند دو دستاورد حاصل از دهه ها عمر را در معرض نقد و‌ارزیابی این و آن گذارند، کاری است به مراتب شجاعانه تر و ارزشمندتر.   
قطعاً‌ نامزدها برای کاری شخصی یا به منظور دریافت حکم استخدام در یک ارگان یا دستگاه کوچک اداری گام به میدان ننهاده اند. اینان خود را مهیّا کردند تا با فرض عبور داده شدن از فیلتر یک نهاد قانونی،‌ اعتماد عموم را با ریختن رأی ها به نام شان به صندوق های تعبیه شده در مراکز رأی گیری به سوی خود جلب کنند.  
بنابراین،‌ یک ضلع مثلّث، نامزدها، یک ضلع مثلّث، قانون و نهاد شورا، و‌ضلع سوم مثلّث، ‌عموم شهروندان اند تا بتوانند با دیدن اسامی خروجی ها از فیلتر شورا در مقام گزینش و‌انتخاب بر آیند.  
اینکه شورا بگوید ما اجازه نداریم موجبات ردّ یا تأیید صلاحیّت ها را به آگاهی عموم برسانیم، شاید در تعامل میان نهاد شورا با تک تک نامزدها کاری باشد بس ارزنده و‌ شایسته و‌ روا. امّا مردم چه کار کنند که بدون امکان کسب آگاهی ها از هیچ جا باید هاج‌ و واج و‌ بی خبر از همه جا و‌ به صرف دلخوش کردن به پاره ای گمانه ها حضوری پر شکوه و دشمن شکن و حماسی را با آمدن به پای صندوق های آراء به تماشا گذارند.  
 ماده (۱۱) قانون نظارت شورای نگهبان بر انتخابات ریاست جمهوری – مصوّب ۱۳۶۰ با اصلاحات و الحاقات موادی به همین قانون در ۱۳۶۴- مقرّر می دارد: (آیین نامه اجرایی این قانون را شورای نگهبان تهیه و‌پس از تصویب به اجراء می گذارد). شاید اقدام قانونگذار به تفویض اختیار آیین نامه نگاری به نهاد شورای نگهبان با اعتمادهایی آهنین که در دهه های پیشین به تصوّر در می آمد را بتوان برای مقطعی قابل قبول به شمار آورد.  
امّا با گذر زمان و‌دامن زده شدن به فضای حاکم بر بی اعتمادی ها که مثلاً در مقطعی با تأیید العیاذ بالله پیامبرگونه پنداشتن آقای دکتر محمود احمدی نژاد به عنوان رجل سیاسی و‌مذهبی و عنصر برخوردار از شاکله های مدیر و‌مدبّر و‌دیگر شاخص های مندرج در اصل (۱۱۵) قانون اساسی نام وی از فیلتر شورای نگهبان به بیرون می جهد، و باری دیگر از همین فیلتر، نام سکانداری نام آشنا مانند مرحوم هاشمی رفسنجانی در تجلّی و ظهور یافتن به عنوان رجل سیاسی و‌مذهبی یا مدیر و مدبّر از همین فیلتر باز می ماند!.  
با بازماندن نام مرحوم هاشمی از قطار رقابت ها چه می توان گفت راجع به دیگرانی که هم اکنون بنا به سلیقه و نظر شورا قادر به ادامهٔ حضور در میدان رقابت ها نخواهند بود؟.   
قطعاً نهاد شورا باید نه فقط به تعداد گام ها بلکه به فاصلهٔ فرسنگ ها بیش و‌ پیش از دیگران به این باور رسیده باشد که روزگار چنان نیست که افکار عمومی را بتوان به مانند دهه های پیشین، متقاعد ساخت یا قانع و‌آرام به شمار آورد. نکته سنجان نام آشنا از شمارگان ردّ صلاحیّت شده ها چه نیکو سروده اند: (سکوتم از رضایت نیست * بلکه، دلم اهل شکایت نیست!). اینکه ساده لوحانی نام آشنا با دمیدن در بوق روزنامه ها و رسانه ها،‌ این سکوت و‌ تمکین را دلیل بر قبول و تحسین دانسته اند، یا خیلی ذوق زده اند و یا به کلّی از مرحله پرت اند. و اگر چنین نباشد خود را به پرتی می زنند. بگذار دمی خوش باشند.  
خلاصه کلام اینکه: نه فقط دانستن،‌ حقّ مردم است؛ بلکه حکم راندن فقط  بر مردم دانا و آگاه هنر است. دانستن راجع به پاره ای تصمیمات که مردمان شهر و‌دیار هرگز و‌هیچگاه نخواهند دانست چرا نباید نامزدهای مورد نظر خود را در میدان رقابت ها بیابند. اینان چگونه خواهند توانست با حضور در پای صندوق ها با دادن آرای بالا به " خرزو خان های خیالی!" در سریالهال نمایشی موسوم به " شب های برره! "  در صدد تعیین سرنوشت خود برای چهار و بلکه هشت سال آتی در عرصه های سیاسی، فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی، و دیگر مراتب و‌شئون زندگی بر آیند؟.

اینکه کس نداند با لحاظ کردن کدام شاخص ها مثلاً فلانی که تا دیروز هرگز و‌هیچگاه به حساب نمی آمد ناگاه توانست با قد کشیدن ها یا قد کشاندن ها! تا عالی ترین پلّکان در نظام سیاسی ایران را به چنگ آورد و به جایگاه دارندگان عناوین اربعهٔ: ( رجل سیاسی و‌مذهبی و‌مدیر و‌مدبّر) بودن ارتقاء یابد یا ارتقاء داده شود، امّا همزمان آنان که بی هیچ چون و‌چرا سالها است که از این عنوان برخوردار بوده اند و هم اکنون نیز به برکت دارا بودن از همان عناوین و شاخص ها است که در عالی ترین مناصب امور قرار دارند، به ناگاه از صدر به زیر می آیند؟.  
آیا با تنفّس در خلأ می توان گفت دارندگان شرایط و شاخص ها کدامند و‌نادارندگان ها که به کمتر از چشم بر هم زدنی در شمار دارندگان عنوان ها و اتیکت ها قطار شده اند کیانند؟.  
بنابراین، ‌نه فقط آنان که برخودار از ملاک ها و شاخص هایند باید مصداقاً با آشکار ساختن ملاک ها به افکار عمومی شناسانده شوند، نابرخورداران از ملاک ها یا از دست دادگان ملاک ها نیز که تا امروز از آن برخوردارند و در مصدر کارند و صد البته ممکن است در سه ماه دیگر از منظر نهاد شورا این ملاک ها و شاخص ها را از کف بدهند! با نام و عنوان به قاطبهٔ شهروندان شناسانده شوند تا شائبهٔ مهندسی کردن در بررسی ها را از ذهن ها بزدایند.  
اینگونه است که امام علی بن ابی طالب (ع) در عبارت کوتاه از حکمت های نهج البلاغه می فرماید: (النّاسُ أعداءُ مَا جَهِلُوا ؛؛ یعنی عموم مردم نسبت به چیزهایی که به آن علم و‌آگاهی ندارند در صدد دشمنی ورزیدن با آن بر می آیند). با این نگاه است که آدم عاقل حتّی از سایهٔ خود می ترسد!. آنگاه چه انتظار است که از همنوعان و همسایهٔ خود نترسد؟.   
نداستن ها است که عناد و دشمنی به بار می آورد. عناد و‌ دشمنی ها قرار نیست با تیرها و تفنگ‌ ها خود را بنمایاند. همینکه تصمیمات و‌اقدامات نا پیدا موجبات قهر و ‌رویگردانی شهروندان را از صندوق های رأی به بار می آورد،‌ خود از مصادیق اعتراض یا نافرمانی های مدنی است که در مواجهه با بی اعتنایی حاکمان و‌ تن ندادن آنان به جبران نا به سامانی ها به دشمنی بدل می گردد. یازدهمین دورهٔ انتخابات مجلس شورا در اسفند ۱۳۹۸ با مشارکت حدوداً ۴۰% درصدی آراء، خود دلیل روشنی بر درستی این مدّعا است.  
اکنون بر عهدهٔ نهاد شورای نگهبان است که باید با اطلاع رسانی های به جا و به هنگام،‌ منشأء دشمن تراشی ها را که در امر خطیر انتخابات، عبارت است از جهل و نا آگاهی مردمان نسبت به تصمیمات نا پیدا و پنهان را بزداید. ناخرسندی های منجرّ به بی اعتنایی ها که اعتماد قاطبهٔ ملّت را به کارکردهای دستگاه حاکمیّت چه بسا ممکن است با پایین تر میزان مشارکت به نمایش گذارد یا آثار و تبعاتی دیگر را به بار آورد.  
حیف است شهروندان با دلخوش کردن به اخبار و گمانه تراشی ها و‌تحلیل های راست و‌ ناراست دیگر کانالهای خبر رسانی از گوشه و‌کنار دنیا،‌ در صدد کسب آگاهی از  کمّ و کیف ماجراها بر آیند. این گناه نابخشودنی در حقّ ملّت و‌مملکت، شاید جفایی باشد که بخواهد به فرهنگ و اخلاقی نهادینه شده و سازمان یافته در عرصهٔ اجتماع بدل گردد. علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. موفّق باشند. چهارشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰.

برچسب ها
دشمن جهل مردم
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload