گروه مقاله روز نوشت | تاریخ انتشار 19 مرداد, 1400 | نظرات 0 نظر

شاید وقت آن رسید که باید انتظار فرج از نیمهٔ مرداد کشید

" شاید وقت آن رسید که باید انتظار فرج از نیمهٔ مرداد کشید!"       اشاره – متنی نسبتاً بلند و شاید خواندنی؛ تا چه در نظر آید.     ۱ - آنگاه که مرحوم امام در پی رخدادهای ۱۳۴۰ به بعد دورانی کوتاه از اقامت تبعید را در بورسای ترکیه با تدوین و&zw

" شاید وقت آن رسید که باید انتظار فرج از نیمهٔ مرداد کشید!"  
 

 


اشاره – متنی نسبتاً بلند و شاید خواندنی؛ تا چه در نظر آید.  
 
۱ - آنگاه که مرحوم امام در پی رخدادهای ۱۳۴۰ به بعد دورانی کوتاه از اقامت تبعید را در بورسای ترکیه با تدوین و‌ نگارش کتاب " تحریرالوسیله " از سر می گذراند، حوادثی که بر ایران آن روز گذشت را در عبارتی کوتاه و ‌معترضه و با گنجاندن آن در میان دو خطّ تیره در متن مقدمّه ای کمتر از نیم صفحه ای این مجموعهٔ فقهی اینگونه  به نگارش در آورد: " - لَعَلَّ التّاریخَ یَضْبِطُها -؛؛ یعنی شاید – یا – امید آنکه تاریخ به ثبت آن حوادث همّت گمارد تا از خاطره ها فراموش نگردد!".  
 
 ۲ - امّا بعدها با سرودن غزل و شاید با نگاه معطوف به حوادث همان دوران و پیامدها و آثار آن می سراید: (سالها می گذرد حادثه ها می آید * انتظار فرج از نیمهٔ خرداد کشم). و‌چنین شد که در نیمهٔ خرداد سال ۱۳۶۸ با عزم سفر از دار دنیا به جهان عُقبیٰ شتافت. 
 
۳ - اکنون‌ که کشور در آستانهٔ تحویل دولت و بلکه انتقال قدرت یا ادارهٔ امور دین و ‌دنیای ملّت و‌مملکت به دولت و‌ دولتمرد جدید در نیمهٔ مرداد ۱۴۰۰ می باشد شاید با اقتباس از بیت الغزل جناب ایشان بتوان گفت و ‌سرود: (روزها می گذرد حادثه ها می آید * انتظار فرج از نیمهٔ مرداد کشد!). 
 
۴ - فعل با انشاء (کشد) ‌در سیاق سوم شخص مفرد و از لسان آحاد ملّت و مملکت به نگارش در آمد تا زبان حالی باشد برای همهٔ چشمان منتظر که بعد از تحمّل سالها بد اخلاقی ها همراه با مرارت و گرانی ها،‌ خواهان آن اند تا وعده های انتخاباتی رئیس دولت جدید را که با گوش جان شنیده اند به چشم سر ببینند. چه آنکه بسیاری از شنیده ها تا به مشاهده در نیاید لباس واقعیّت بر خود نمی پوشد.  
 
۵ - چنین است که گفته اند: (لَیْسَ الْخَبَرُ کَالْمُعَایَنَة ؛؛ شنیدن مانند دیدن نیست). بسا شنیده ها را باید به مثابهٔ آنکه گفته اند: (آوازدهل شنیدن از دور خوش است!) به شمار آورد که از بس که فرسنگ ها ناشدنی و دور از واقعیّت یا گوش خراش و ملال آور است حوصله نیست که گوینده یا سراینده و خواننده اش را از نزدیک ببینند. مانند پاره ای وعظ ها و خطابه ها و آوازها که از رسانه ها شنیده ها می شود آن چنان ناموزون، نخراشیده و‌ گوش خراش است که شنونده آرزو می کند کاش گوینده و خواننده اش را هرگز نمی دید یا نبیند. عرب در این باره ضرب المثلی دارد به این مضمون: (تَسْمَعُ بِالمُعَیْدِی خَیرٌ مِن أنْ تَراهُ ؛؛ آواز مُعَیدی(نام فردی است) را از دور بشنوی، بهتر از آن است که از نزدیکش ببینی!). این مثل، یادآور همان مثل معروف فارسی است که می‌گوید: «آواز دهل شنیدن از دور خوش است!». 
 
۶ -  مولانا در کتاب شریف (فِیهِ ما فِیهِ) می سراید: (محمّد “ص” دیدن و ‌موسی “ع” شنیدن * شنیدن کی بوَد مانند دیدن!). سعدی علیه الرّحمه نیز چه نیکو به سرایش در آورد: (سعدیا! گر چه سخندان و‌ مصالح گویی * به عمل کار بر آید به سخندانی نیست). قرنها پیش از آن و‌ این، حکیم ابوالقاسم فردوسی در خردنامه اش موسوم به شاهنامه سرود: (بزرگی سراسر به گفتار نیست * دو صد گفته چون نیم کردار نیست).  
 
۷ - سخن سرایی هایی بی محتوا و گزافه گویی هایی بس نا به جا که مع الأسف رسم ناپسند در امروز ایران شد که عموم أصحاب قدرت و‌حکومت بی آنکه خود را پاسخگوی بافته های خویش بیابند بی حساب و ‌کتاب بر زبان می رانند،‌ خود مایهٔ آزردگی های فراوان است که حکیم نظامی در نکوهش آن می سراید:  
 
(با این که سخن به لطفِ آب است * کم گفتن هر سخنْ صواب است * آب ار چه همه زلال خیزد * از خوردن پر، ملال خیزد * کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ * تا ز اندک تو جهان شود پر * لاف از سخن چو دُرّ توان زد * آن خشت بود که پُر توان زد). زبانِ سخن مانند قالَبِ از پیش تعبیه شده نیست که هر کس بتواند با ریختن ملاط آماده در آن،‌ بی شمار خشت و‌آجر و بلوک تولید نماید.  
 
۸ - شرط توفیق دولت و دولتمرد جدید به آن است که فقط طرح ها و برنامه های مملکت ساز خود را برای به سامان رساندن أمور به اجراء در آورَد، نه آنکه با تقبیح دولتیان و دولتمردان پیشین یا هجمه به شرق و غرب عالَم،‌ گناه ناکامی های خود را به گردن این و آن اندازد. چه آنکه: 
 
 اوّلاً – خود با چشمان باز دیده است و می داند کشور را در چه وضعیّت و با قرار داشتن در کدام موقعیّت از پیشرفت و‌پس رفت در جهان معاصر تحویل گرفته است؛  
 
ثانیاً – با علم و آگاهی و بصیرت به وضع کشور و با اعتماد به طرح ها و برنامه ها و حرفها و شعارها و نقدها و نظرهایی که به وضع موجود داشت و با بر زبان راندن آنها در ایّام انتخابات، نگاهها را معطوف به خود کرد، خود را با شعار" ما می توانیم "،‌ به این معنا که توانا و‌ قادر به اصلاح أمور است در معرض انتخاب مردم کشاند و با تصاحب آراء بر اریکهٔ قدرت و‌مدیریّت عالی أمور نشاند؛

ثالثاً – تمامْ خسارت هایی که تا امروز از ناحیهٔ دولتمردان متوجّهٔ ملّت و ‌مملکت و ‌دنیا و‌آخرت آنان شد عموم و اغلب ناشی از قیاس هایی بود باطل، عبث، ناروا و غلط که در هر دوره از مقاطع افزون بر ۴۰ ساله، دولتمردان جدید و مستقرّ با قیاس نمودن های خود با دولتیان به تاریخ سر آمده و مستودع! از خود به نمایش گزاردند. قیاسی باطل که مولانا در قصّهٔ طوطی و ‌بازرگان در مضحک و ناروا بودن آن می سراید: (از قیاسش خنده آمد خلق را * کو چو خود پنداشت صاحبْ دَلق را)؛  
 
رابعاً – از دولت و ‌د‌لتمرد جدید انتظار می رود خبط و ‌خطای آنان را در قیاس ها و تطبیق های ناروا به تکرار نیاورد که هر که چنین کند فقط می خواهد ندانم اندیشی ها، ندانم گویی ها، ندانم کاری ها، ناکارآمدی ها و بی برنامگی های خود را با مسئول جلوه دادن دولت های پیشین در زیر پردهٔ جهل شهروندان از حقایق ماجرا برای مدّتی بپوشاند یا توجیه پذیر گرداند. عارضه ای ناگوار که فردای به سر آمدن عمر دولت و روزگار، خود به تحمّل آن گرفتار می شود؛  
 
خامساً – قرآن خداوند نیز در دو جای از سورهٔ مبارکهٔ (بقره) با ناروا شمردن چنین رسم کهن هشدار می دهد: (تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛؛ آن دولت و جماعت را روزگار به سر آمد؛ دستاورد آنان براى آنان و دستاورد شما براى شماست؛ و از آنچه آنان می کرده‏ اند شما بازخواست نخواهيد شد)،{بقره/۱۳۴ و‌ ۱۴۱}. 
 
سادساً - اکنون نوبت شما است و‌انجام کارهای نیکو با تصاحب آرایی که نمودید از جناب شما و‌ دولتمردان تحت امرتان مورد انتظار است. چنین است که قرآن با بیان حکایات حکومت ها و‌دولتمردان از پیشینیان که دوران صدارت شان به سر آمد یا به انقراض و هزیمت رانده شده اند،‌ خطاب به نو کیسه مردان در کانون قدرت و ‌زعامت می فرماید: (ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ؛؛ آنگاه شما را پس از آنان در زمين جانشين قرار داديم تا بنگريم شماها چگونه رفتار مى ‏كنيد)،{یونس/۱۴}.  

سابعاً – اینکه هر یک از ما آدم ها فقط و فقط مسئولیّت پاسخگویی نسبت به کارکردهای خود را بر عهده داریم و‌ نه دیگران را و اینکه خدای متعال نیز مطابق کارکردها و‌دستاوردهای ما با ما معامله می کند قاعده ای است قرآنی که در سه جای این کتاب الهی با الفاظ متّحد الشّکل و متّحد المعنی به آن تصریح شده است. نه فقط مؤمنان که رسول گرامی اسلام (ص) نیز مأموریّت یافت به جناح مقابل بگوید: (قُلْ … وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَ…؛؛ بگو … و كردارهاى ما از آن ما و كردارهاى شما از آن شماست و…)،{بقره/۱۳۹، شوریٰ/۱۵ و‌‌ قصص/۵۵}.  
 
ثامناً - وِزْر و وَبال را بارهایی سنگین حاصل از کارهای ناروا نامند که هر کس بار ناشی از آن را خود بر دوش می کشد. آیات با مضمون: (أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی ؛؛ هيچ بردارنده‏ اى بار گناه ديگرى را بر نمى دارد)،{نجم/۳۸}،‌ در دیگر آیات و‌ سوره ها به فراوان آمده است.   
 
۹ - گویا جناب حافظ لسان الغیب با نگاه به مضامین بلند همین آیات است که در ابیات آغازین غزل ۸۰ کلیات دیوانش می سراید: (عیب رندان مکن ای زاهدِ پاکیزه سرشت * که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت * من اگر نیکم و گر بد، تو برو خود را باش * هر کسی آن درود عاقبتِ کار که کشت). و در غزل ۴۸۶ چه نیکو بیان می دارد: (دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر * کای نور چشم من به جز از کِشته ندروی).  
 
۱۰ - بنابراین،‌از جناب سیّد ابراهیم رئیسی که به فاصلهٔ کمتر از چند روز آتِی با پوشیدن خلعت ریاست جمهوری،‌ به سهم خود إدارهٔ أمور دین و‌ دنیای ملّت و‌ مملکت کهن مرز و‌ بوم ایران را بر عهده خواهد گرفت؛ انتظاراتی است.  
 
۱۱ - انتظار است با نگاه به أوضاع کشور که اقلّ آنکه از منظر آداب و اخلاق و فرهنگ و معیشت و اقتصاد،‌ سنگ روی سنگ‌ بند نیست، با طرح و برنامه هایی پیش برنده که به زعم خود در بساط دارد کارها را به سامان رساند بدون آنکه با تقبیح عملکرد دولتیان و ‌دولتمردان پیشین بخواهد ناکارآمدی های خویش را با سرپوش گذاشتن ها توجیه پذیر گرداند یا قصور و تقصیرها را همراه با لعن فرستادن ها و نفرین کردن ها متوجّهٔ أسلاف خود نماید.  

۱۲- خود را فراموش کردن و به عیبجویی این و آن پرداختن، بلایی است دین ستیز و دنیا سوز که اخلاق و آداب و فرهنگ و ایمان مردمان را با فحّاش و‌ سَبّاب و لَعّان و بدبین و ‌بی اعتماد و دشنام گو بار آوردن آنان، سالها است که به یغما و تاراج داده است.  
 
۱۳ - این گناه نابخشودنی که دامن ها را خواهد گرفت انتظار است جناب مستطاب ایشان تداوم نبخشد.

چه آنکه حکیمان گفته اند: (الغائِبُ‌ عَلیٰ حُجّتِهِ ؛؛ شخص غائب از صحنهٔ محاکمه، چه بسا ممکن است آنگاه که کار در محکمه ای آزاد به مُحاجّه در آید بتواند با ادلّه ای که در اختیار دارد، خصمِ مستنطِق را به زانو در آورد).  
 
۱۴ - چه معنا دارد که دولت ها و دولتمردان را هنگام استقرارشان با استنطاق کردن ها و استیضاح نمودن ها به پای میز محاکمه نکشانند،‌ امّا منتظر بمانند آنگاه که دوران شان به سر آمد با سرودن أنواع رَطْب و ‌یابس ها غوغاها به کهکشان رسانند که: "چه بود؟ و ‌چه شد؟!". کاری ناروا که مع الأسف دهه ها است فرهنگ‌ غالب میان کارگزاران و حامیان شان در این مرز و بوم شد. امید آنکه این بار که ادّعا بر آن است دولتمردی در سایه سار دین و اخلاق سکّان إدارهٔ أمور را در دست بگیرد چنین نگردد.  
 
۱۵ - ‌کلام‌ دیگر اینکه امید است رئیس دولت منتخب نخواهد در مواجهه با تصادم های ناشی از اختلاف در بینش و سلیقه که در پی " توارد إراده ها" و " تداخل علاقه ها" کارها را به بن بست و " تمانع" می کشاند، با سر دادن شعار " چه کنم؟ چه کنم!؟"؛ " تقصیر متوجّهٔ من نیست!"؛ " انجام فلان کار در حوزهٔ من نیست!"؛ " من اختیار کافی نداشته ام و ندارم!" و ‌شعارهایی از این قماش سر دادن کارها به بن بست کشاند و نومیدی و یأس بر پیکرهٔ ملّت و‌مملکت نشاند و سرانجام با بدرقه شدن ها به مانند دولتیان و دولتمردان پیش از خود،‌ راه وادی طرد شدگان یا تاریخ مصرف به سر آمدگان سپارد!. 
 
۱۶ - برهان " تمانع " یا " توارد "؛ همان است که قرآن در فراوان آیاتش در مذمّت و نکوهش چنان شیوهٔ شرک آلود و ناروا از مدیریّت أمور، خاصّه در ادارهٔ أمور دین و‌ دنیای ملّت و مملکت و با دادن إنذارها و هشدارها از فرو غلتیدن در چنان ورطهٔ هولناک دادِ سخن داده است. آیات (۹۱) سورهٔ (مؤمنون) و (۲۲) سورهٔ (أنبیاء) نمونه هایی از آن است که اجتناب از اطالهٔ کلام،‌ مانع بازنویسی آن است. 
 
۱۷ - اگر رئیس محترم جمهور که فعلاً منتخب است، خود را قادر به دفع و رفع بازدارنده ها و موانع نمی یابد مصلحت وی آن است از همان آغاز و به جای بر تن کردن ردای ریاست، عطائش را به لقائش ببخشد و عِرض ها نبرد و ‌زحمت ها تحمیل ننماید. چه آنکه مولا (ع) راجع به همین نوع مصائب است که در حکمت (۷۶) نهج البلاغه می فرماید: (إنَّ الأُمُورَ إذَا اشْتَبَهَتْ أُعْتُبِرَ آخِرُها بِأوَّلِها ؛؛ رخدادها و حوادث هرگاه همانند یکدیگر بوده باشند،‌ آخرین آن را با آغازین آن مورد قیاس و‌ ارزیابی قرار می دهند). 
 
۱۸ - امام (ع) از همهٔ کارگزاران و‌ متصدّیان عالی امور در عصرها و نسل ها می خواهد نظر به وجود پیوند ناگسستنی میان آغاز و انجام کارهای همانند با یکدیگر که از یک آبشخور مثلاً مانند قانون اساسی امروز ایران سیراب می شوند، هرگاه چگونگی فرجام و سرانجام کاری را با دیدهٔ تردید می نگرند باید بیندیشند آغاز و ابتدای آن به چه ترتیبی بوده که وجود چنان تردید و ابهام دیگران را به (چه کنم؟ چه کنم؟ گویی ها) گرفتار کرده است.  
 
۱۹ - هرگاه آغاز کار از حیث منابع و ‌مبانی همراه با روش ها و بسترها ،‌ درست چیده شده و به پیمایش در آمده باشد،‌ قطعاً پایان آن نیز از حیث دستاورد و‌ نتیجه، درست از کار در خواهد آمد. چنین است که گفته اند: (سالی که نکوست،‌ از بهارش پیداست). و اگر چنین نباشد،‌ خروجی راست و درستی به بار نخواهد آورد، چه آنکه:(خشت اول چون نهد معمار بد * تا ثریا مى رود دیوار کج!).  
 
۲۰ - بعضاً دولتمردان پیشین با ادای سوگند در وفادار بودن به منشور نظام سیاسی ایران که قانون اساسی اش شمارند، بعدها که بر مسند نشستند چنین ها و‌ چنان ها گفته اند که جناب آقای رئیسی با اتّکاءِ یا با سوار شدن بر همان موج و منشور که منابع و‌ مبانی همراه با بستر و روش برای پیمایش دیگران بود،‌ باورهایی متفاوت با آنان را بر زبان راند که بخش هایی از اظهارات هر یک از آنان در پی آمده است.  
 
۲۱ - امام (ع) در یکی از فرازهای پایانی نامهٔ (۳۱) نهج البلاغه که در مقام وصیّت به فرزند بزرگوارش امام مجتبی (ع) به نگارش در آورد،‌ می فرماید: (إسْتَدِلَّ عَلَى مَا لَمْ يَكُنْ بِمَا قَدْ كَانَ، فَإِنَّ الْأُمُورَ أَشْبَاهٌ ؛؛ با آنچه در گذشته واقع شده است نسبت به آنچه واقع نشده استدلال کن، زيرا امور جهان شبيه يکديگرند).  
 
 
 
۲۲ - این عبارت کوتاه حامل این پیام است که يک سلسله قوانين کلى بر جهان هستى و بر جوامع انسانى و اجتماعات بشری حکومت مى کند که هر زمان مصاديقى از آن روى مى دهد؛ لکن همه مشمول آن قوانين  کلى می باشند، بنابراين انسان مى تواند با مطالعه در حالات پيشينيان و جوامع گذشته و يا حتى با مطالعه در سنين پيشين عمر خود مسائل مربوط به امروز و فردا را از طريق تطبیق و قیاس درک کند تا گرفتار خطا و اشتباه و زيان و خسران نشود.

۲۳ – سخن بالا را امام (ع) به مناسبتی دیگر در خطبهٔ (۱۵۷) نهج البلاغه و ‌در خطاب به عموم مردمان با این عبارت بیان می دارد: (عِبَادَ اللَّهِ! إِنَّ الدَّهْرَ يَجْرِي بِالْبَاقِينَ كَجَرْيِهِ بِالْمَاضِينَ، لَا يَعُودُ مَا قَدْ وَلَّى مِنْهُ وَ لَا يَبْقَى سَرْمَداً مَا فِيهِ، آخِرُ فَعَالِهِ كَأَوَّلِهِ، مُتَشَابِهَةٌ أُمُورُهُ، مُتَظَاهِرَةٌ أَعْلَامُهُ ،؛ بندگان خدا! روزگار بر آیندگان چنان گذرد كه بر پیشینیان گذشته است. آنچه رفته، باز نگردد و آنچه بر جاى است، جاودان نخواهد ماند. پایان آن همسان با آغاز آن است. ماجراها و رویدادهای آن همانند یکدیگرند، و‌ نشانه های آن نیز آشکار است).  
 
با نظر به تکراری یا همانند هم بودن حوادث و‌ رخدادها، با هوش کسانی هستند که با درس گرفتن از آنها راه به اشتباه نپیمایند. چه به جا گفته اند: (آدم عاقل، مرگ خویش را کنار جنازهٔ این و آن می بیند!).  اگر گیر کار در قانون اساسی است به اصلاحش مبادرت ورزند. اگر گیر کار در دست اندازی های این و آن،‌ یا ناتوانی از إیفاء وظائف قانونی و یا بد فهمی از قانون معیار است به دفع و‌ رفع آن همّت گمارند‌‌. سخن به صراحت بگویند نه در پرده و ‌حاشیه که داد همگان را در آورند.    
 
 
۲۴ - این إنذارها  و‌ یا هشدارها به این خاطر به نگارش در آمد تا جناب آقای رئیسی بعدها به مانند برخی همقطاران پیشین نگوید: (من تدارکاتچی!) یا (ماشین إمضاء بوده ام!)؛ (اختیارات کافی برای انجام فلان کار نداشته ام!) یا بگوید: (نگذاشتند که فلان کار مهمّ را به انجام رسانم!)؛  
 
 
۲۵ - چه آنکه جناب ایشان به خلاف بعضاً رؤسای جمهور پیشین که از فقدان اختیارات کافی می نالیده اند و یا از وجود دخالت ها یا موانع و بازدارنده ها ‌می نالند بارها و بارها در ایّام تبلیغات و مناظرات انتخاباتی و در برابر این پرسش مهمّ‌ و اساسی مبنی بر اینکه: (به‌نظر شما آیا اختیارات رئیس‌جمهور در چارچوب قانون اساسی برای اداره کشور کافی است؟) پاسخ داد:  

(من همیشه به نامزدهای ریاست‌جمهوری توصیه کردم که یک بار قانون اساسی را بخوانند؛ رئیس‌جمهور اختیارات مهمی دارد و این برای انجام وظیفه ریاست‌جمهوری کافی است. ما در کشور همکاری بین قوا را داریم و استقلال قوا به‌معنای جدایی نیست؛ با وجود ولایت فقیه، در کشور بن‌بست نداریم. برخی اواخرِ دورهٔ ریاست‌جمهوری می‌گویند که اختیارات‌شان کم است و من علت این را نمی‌دانم. اختیارات رئیس‌جمهور در قانون اساسی به‌طور دقیق آورده شده است؛ مگر کسی دنبال کارهای دیگری باشد که بوی نوعی استبداد می‌آید. اختیارات رئیس‌جمهور برای خدمتگزاری به مردم کافی و خوب است). 
 
 
۲۶ - اکنون که با ارزیابی شدن عملکرد دولت های یازدهم و‌ دوازدهم به ریاست جمهوری جناب دکتر حسن روحانی از لسان رهبری نظام، دستاورد حاصل از " دولت تدبیر و‌امید " ایشان به عنوان " تجربه ای شکست خورده و عبرت آموز"[نقل به مضمون] در اختیار جناب آقای رئیسی قرار گرفته است؛ 

انتظار آن است جناب ایشان با تابلوی راهنما قرار دادن چنان تجربهٔ تلخ و عبرت آموز که قطعاً‌ یا قاعدتاً اگر چنین باشد ارزان به دست نیامد به گونه ای عمل نماید که برای آیندگان به عنوان دولت و‌ دولتمردی " الگو‌ و ‌نمونه " که " اُسوه " اش می خوانند از کار در آید تا به جای " عبرت "،‌ " سرمشق " دیگر دولت ها در تاریخ پیش روی ایران قرار گیرد. آرزو و‌ آرمانی ارجمند که فراز ما قبل آخر " مقدمّهٔ قانون اساسی " نیز دهه ها است بر تحقّق و عینیّت یافتن چنین دستاوردی پای می فشارد.  
 
۲۷ - مولوی عبدالحمید – روحانی سرشناس و امام جمعه اهل سنّت زاهدان -  در فراز پایانی گفت‌وگوی اخیرشان با " سنّی آنلاین " با اشاره به انتخابات ریاست‌جمهوری خرداد ۱۴۰۰ اظهار داشت: (قوای مختلف در کشور اکنون یک‌دست می‌شوند. اسباب برای بهتر شدن اوضاع فراهم است. با وجود این، اگر آقای رئیسی نتواند براساس واقعیت‌ها تصمیم‌گیری کند، ما دیگر امیدی در آینده نداریم که رئیس‌جمهوری دیگر بیاید و گره‌ای از مشکلات بگشاید. بنده دولت جدید را «آخرین امید» برای ایران می‌دانم).  
 
 
۲۸ - با قطع نظر از راست یا ناراست بودن اظهارات جناب مولوی،‌ امّا سختی کار جناب رئیسی با نظر به آگاهی تامّ و ‌تمام ایشان از أوضاع کشور و توجّهاً به وعده هایی که در ایّام تبلیغات انتخابات به مردم داد تا آنجا که توانست حمایت چشمگیر طوائف و‌ قبائل را از آن خود سازد، اگر نتواند أوضاع به سامان رساند، شاید نتواند مفرّ‌ و‌ پناهگاهی بیابد که خود را از گردونه ها برهاند،‌ چه آنکه قرآن هشدار می دهد: (… وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ ؛؛ در چنین هنگامه، راه فرار یا نجاتی نمی ماند که آدم بخواهد با إلتجاء بردن به آن دمی بیاساید)،{سورهٔ صٓ/ آیه ۳}.  
 
 
۲۹ - اینکه یک دولتمرد از نگاه آسیب دیدگان اجتماع، " آخرین امید " به شمار آید، هم خوب است و‌هم بد.

به باور این قلم، تبعات منفی این نگاه به مراتب سنگین تر از پیامدهای مثبت آن است که بتوان به انتظارش نشست.  
 

۳۰ - در ایران معاصر، تمام رؤسای دولت ها با عمل به منشوری واحد به نام قانون اساسی، هر یک، سرنوشت هایی مخصوص به خود یافته اند. عموم یا نزدیک به تمام آنها  با وصف " ناکارآمد "؛  " بی کفایت " یا " نامعتمد! " مسند را به این و آن سپرده اند. شاید پاره ای از آنان در تنهایی و خلوت، این بیت الغزل حافظ لسان الغیب را با خود به زمزمه نشینند: (بی مزد بود و منّت هر خدمتی که کردم * یا رب مباد کس را مخدومِ بی عنایت!!). دیگران و از جمله جناب آقای رئیسی نیز به گوش باشند که مستثنا از این قاعدهٔ کلّی نخواهند بود و ماه عسل انتخابات، چه زود و سریع به پایان می رسد. 

نگاه به مطالب پیش گفته که سرفصل هر یک از بندها با اختصار به نگارش در آمد،‌ شاید بتواند از باب " نَصیحة الملوک "، کارگزاران أمور را راهگشا باشد.    
 

 
۳۱ - جناب آقای رئیسی نه فقط از حیث مبانی، خاصّه راجع به دایرهٔ اختیارات رئیس جمهور به وصفی که گذشت، متفاوت با دیگران می اندیشد، و نه فقط با تکیه بر توان داخل پیامدهای ناشی از تحریم یا خروج آمریکا از برجام را به پشیز چندانی نمی خرد، بلکه از منظر عملی نیز در دیدار با این و آن با تأکیدات هر چه تمامتر بر زبان می راند: (این دولت باید متفاوت از دیگران و انقلابی عمل کند)؛ پس،‌ بنابراین، امید است:  
 
اوّلاً – دردها و‌ آلامِ آسیب دیدگان اجتماع به ویژه دغدغه های دلواپسان و اغلب از شمار ماجراسازان غوغاسالار و موج سوار و شاید شب زنده دار! که طیّ‌ دهه های اخیر به ویژه از دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی تا دکتر حسن روحانی - منهای تمام یا دوره ای بلند از  دولت دکتر احمدی نژاد - را که با کظم غیظ کردن ها فقط با نثار سَبّ  و لعن و فحش و نفرین و ناسزا توانستند اندکی ناچیز از نايرهٔ خشم انقلابی ناشی از نارضایتی های خود را فرو نشانند و‌ اکنون نیز بر پا کردن دادگاه برای محاکمهٔ آنها را انتظار می کشند، التیام بخشد؛  
 
 
ثانیاً - امید آنکه در نیل به اهداف عالیه که در خدمت به ملّت و‌ مملکت در سر می پروراند و در دستیابی به (ایرانی قویّ و سربلند) آنگونه که در بیانیّهٔ انتخاباتی ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ و در ایّام تبلیغات و مناظرات به انتشار رسانده است کامیاب گردد. یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۰.

برچسب ها
دولت قدرت
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload